تک فارس
حسین (ع) چراغ هدایت و کشتی نجات است
محصولات معتبر
محصولات معتبر

متن کامل عربی سوره النجم به همراه ترجمه دقیق فارسی

به نام خداوند رحمتگر مهربان

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

سوگند به اختر [= قرآن] چون فرود مى‏آید (۱)

وَالنَّجْمِ إِذَا هَوَى ﴿۱﴾

[که] یار شما نه گمراه شده و نه در نادانى مانده (۲)

تکفارس آی آر

مَا ضَلَّ صَاحِبُکُمْ وَمَا غَوَى ﴿۲﴾

و از سر هوس سخن نمى‏گوید (۳)

وَمَا یَنطِقُ عَنِ الْهَوَى ﴿۳﴾

این سخن بجز وحیى که وحى مى‏شود نیست (۴)

إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحَى ﴿۴﴾

www.takfars.ir

آن را [فرشته] شدیدالقوى به او فرا آموخت (۵)

عَلَّمَهُ شَدِیدُ الْقُوَى ﴿۵﴾

[سروش] نیرومندى که [مسلط] درایستاد (۶)

ذُو مِرَّهٍ فَاسْتَوَى ﴿۶﴾

در حالى که او در افق اعلى بود (۷)

وَهُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلَى ﴿۷﴾

سپس نزدیک آمد و نزدیکتر شد (۸)

ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّى ﴿۸﴾

تا [فاصله‏اش] به قدر [طول] دو [انتهاى] کمان یا نزدیکتر شد (۹)

فَکَانَ قَابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنَى ﴿۹﴾

تک فارس

آنگاه به بنده‏اش آنچه را باید وحى کند وحى فرمود (۱۰)

فَأَوْحَى إِلَى عَبْدِهِ مَا أَوْحَى ﴿۱۰﴾

آنچه را دل دید انکار[ش] نکرد (۱۱)

مَا کَذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَأَى ﴿۱۱﴾

آیا در آنچه دیده است با او جدال مى‏کنید (۱۲)

أَفَتُمَارُونَهُ عَلَى مَا یَرَى ﴿۱۲﴾

و قطعا بار دیگرى هم او را دیده است (۱۳)

وَلَقَدْ رَآهُ نَزْلَهً أُخْرَى ﴿۱۳﴾

نزدیک سدرالمنتهى (۱۴)

عِندَ سِدْرَهِ الْمُنْتَهَى ﴿۱۴﴾

T A K F A R S

در همان جا که جنه‏الماوى است (۱۵)

عِندَهَا جَنَّهُ الْمَأْوَى ﴿۱۵﴾

آنگاه که درخت‏سدر را آنچه پوشیده بود پوشیده بود (۱۶)

إِذْ یَغْشَى السِّدْرَهَ مَا یَغْشَى ﴿۱۶﴾

دیده [اش] منحرف نگشت و [از حد] در نگذشت (۱۷)

مَا زَاغَ الْبَصَرُ وَمَا طَغَى ﴿۱۷﴾

به راستى که [برخى] از آیات بزرگ پروردگار خود را بدید (۱۸)

لَقَدْ رَأَى مِنْ آیَاتِ رَبِّهِ الْکُبْرَى ﴿۱۸﴾

به من خبر دهید از لات و عزى (۱۹)

أَفَرَأَیْتُمُ اللَّاتَ وَالْعُزَّى ﴿۱۹﴾

تک فارس www.takfars.ir

و منات آن سومین دیگر (۲۰)

وَمَنَاهَ الثَّالِثَهَ الْأُخْرَى ﴿۲۰﴾

آیا [به خیالتان] براى شما پسر است و براى او دختر (۲۱)

أَلَکُمُ الذَّکَرُ وَلَهُ الْأُنثَى ﴿۲۱﴾

در این صورت این تقسیم نادرستى است (۲۲)

تِلْکَ إِذًا قِسْمَهٌ ضِیزَى ﴿۲۲﴾

[این بتان] جز نامهایى بیش نیستند که شما و پدرانتان نامگذارى کرده‏اید [و] خدا بر [حقانیت] آنها هیچ دلیلى نفرستاده است [آنان] جز گمان و آنچه را که دلخواهشان است پیروى نمى‏کنند با آنکه قطعا از جانب پروردگارشان هدایت برایشان آمده است (۲۳)

إِنْ هِیَ إِلَّا أَسْمَاء سَمَّیْتُمُوهَا أَنتُمْ وَآبَاؤُکُم مَّا أَنزَلَ اللَّهُ بِهَا مِن سُلْطَانٍ إِن یَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَمَا تَهْوَى الْأَنفُسُ وَلَقَدْ جَاءهُم مِّن رَّبِّهِمُ الْهُدَى ﴿۲۳﴾

مگر انسان آنچه را آرزو کند دارد (۲۴)

أَمْ لِلْإِنسَانِ مَا تَمَنَّى ﴿۲۴﴾

تکفارس

آن سرا و این سرا از آن خداست (۲۵)

فَلِلَّهِ الْآخِرَهُ وَالْأُولَى ﴿۲۵﴾

و بسا فرشتگانى که در آسمانهایند [و] شفاعتشان به کارى نیاید مگر پس از آنکه خدا به هر که خواهد و خشنود باشد اذن دهد (۲۶)

وَکَم مِّن مَّلَکٍ فِی السَّمَاوَاتِ لَا تُغْنِی شَفَاعَتُهُمْ شَیْئًا إِلَّا مِن بَعْدِ أَن یَأْذَنَ اللَّهُ لِمَن یَشَاءُ وَیَرْضَى ﴿۲۶﴾

در حقیقت کسانى که آخرت را باور ندارند فرشتگان را در نامگذارى به صورت مؤنث نام مى‏نهند (۲۷)

إِنَّ الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَهِ لَیُسَمُّونَ الْمَلَائِکَهَ تَسْمِیَهَ الْأُنثَى ﴿۲۷﴾

و ایشان را به این [کار] معرفتى نیست جز گمان [خود] را پیروى نمى‏کنند و در واقع گمان در [وصول به] حقیقت هیچ سودى نمى‏رساند (۲۸)

وَمَا لَهُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِن یَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنَّ الظَّنَّ لَا یُغْنِی مِنَ الْحَقِّ شَیْئًا ﴿۲۸﴾

پس از هر کس که از یاد ما روى برتافته و جز زندگى دنیا را خواستار نبوده است روى برتاب (۲۹)

فَأَعْرِضْ عَن مَّن تَوَلَّى عَن ذِکْرِنَا وَلَمْ یُرِدْ إِلَّا الْحَیَاهَ الدُّنْیَا ﴿۲۹﴾

takfars.ir

این منتهاى دانش آنان است پروردگار تو خود به [حال] کسى که از راه او منحرف شده داناتر و او به کسى که راه یافته [نیز] آگاه‏تر است (۳۰)

ذَلِکَ مَبْلَغُهُم مِّنَ الْعِلْمِ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِیلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اهْتَدَى ﴿۳۰﴾

و هر چه در آسمانها و هر چه در زمین است از آن خداست تا کسانى را که بد کرده‏اند به [سزاى] آنچه انجام داده‏اند کیفر دهد و آنان را که نیکى کرده‏اند به نیکى پاداش دهد (۳۱)

وَلِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ لِیَجْزِیَ الَّذِینَ أَسَاؤُوا بِمَا عَمِلُوا وَیَجْزِیَ الَّذِینَ أَحْسَنُوا بِالْحُسْنَى ﴿۳۱﴾

آنان که از گناهان بزرگ و زشتکاریها جز لغزشهاى کوچک خوددارى مى‏ورزند پروردگارت [نسبت به آنها] فراخ‏آمرزش است وى از آن دم که شما را از زمین پدید آورد و از همان‏گاه که در شکمهاى مادرانتان [در زهدان] نهفته بودید به [حال] شما داناتر است پس خودتان را پاک مشمارید او به [حال] کسى که پرهیزگارى نموده داناتر است (۳۲)

الَّذِینَ یَجْتَنِبُونَ کَبَائِرَ الْإِثْمِ وَالْفَوَاحِشَ إِلَّا اللَّمَمَ إِنَّ رَبَّکَ وَاسِعُ الْمَغْفِرَهِ هُوَ أَعْلَمُ بِکُمْ إِذْ أَنشَأَکُم مِّنَ الْأَرْضِ وَإِذْ أَنتُمْ أَجِنَّهٌ فِی بُطُونِ أُمَّهَاتِکُمْ فَلَا تُزَکُّوا أَنفُسَکُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقَى ﴿۳۲﴾

پس آیا آن کسى را که [از جهاد] روى برتافت دیدى (۳۳)

أَفَرَأَیْتَ الَّذِی تَوَلَّى ﴿۳۳﴾

و اندکى بخشید و [از باقى] امتناع ورزید (۳۴)

وَأَعْطَى قَلِیلًا وَأَکْدَى ﴿۳۴﴾

تک فارس آی آر

آیا علم غیب پیش اوست و او مى‏بیند (۳۵)

أَعِندَهُ عِلْمُ الْغَیْبِ فَهُوَ یَرَى ﴿۳۵﴾

یا بدانچه در صحیفه‏هاى موسى [آمده] خبر نیافته است (۳۶)

أَمْ لَمْ یُنَبَّأْ بِمَا فِی صُحُفِ مُوسَى ﴿۳۶﴾

و [نیز در نوشته‏هاى] همان ابراهیمى که وفا کرد (۳۷)

وَإِبْرَاهِیمَ الَّذِی وَفَّى ﴿۳۷﴾

که هیچ بردارنده‏اى بار گناه دیگرى را بر نمى‏دارد (۳۸)

أَلَّا تَزِرُ وَازِرَهٌ وِزْرَ أُخْرَى ﴿۳۸﴾

و اینکه براى انسان جز حاصل تلاش او نیست (۳۹)

وَأَن لَّیْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَى ﴿۳۹﴾

TakFars

و [نتیجه] کوشش او به زودى دیده خواهد شد (۴۰)

وَأَنَّ سَعْیَهُ سَوْفَ یُرَى ﴿۴۰﴾

سپس هر چه تمامتر وى را پاداش دهند (۴۱)

ثُمَّ یُجْزَاهُ الْجَزَاء الْأَوْفَى ﴿۴۱﴾

و اینکه پایان [کار] به سوى پروردگار توست (۴۲)

وَأَنَّ إِلَى رَبِّکَ الْمُنتَهَى ﴿۴۲﴾

و هم اوست که مى‏خنداند و مى‏گریاند (۴۳)

وَأَنَّهُ هُوَ أَضْحَکَ وَأَبْکَى ﴿۴۳﴾

و هم اوست که مى‏میراند و زنده مى‏گرداند (۴۴)

وَأَنَّهُ هُوَ أَمَاتَ وَأَحْیَا ﴿۴۴﴾

تک فارس

و هم اوست که دو نوع مى‏آفریند نر و ماده (۴۵)

وَأَنَّهُ خَلَقَ الزَّوْجَیْنِ الذَّکَرَ وَالْأُنثَى ﴿۴۵﴾

از نطفه‏اى چون فرو ریخته شود (۴۶)

مِن نُّطْفَهٍ إِذَا تُمْنَى ﴿۴۶﴾

و هم پدید آوردن [عالم] دیگر بر [عهده] اوست (۴۷)

وَأَنَّ عَلَیْهِ النَّشْأَهَ الْأُخْرَى ﴿۴۷﴾

و هم اوست که [شما را] بى‏نیاز کرد و سرمایه بخشید (۴۸)

وَأَنَّهُ هُوَ أَغْنَى وَأَقْنَى ﴿۴۸﴾

و هم اوست پروردگار ستاره شعرى (۴۹)

وَأَنَّهُ هُوَ رَبُّ الشِّعْرَى ﴿۴۹﴾

www.takfars.ir

و هم اوست که عادیان قدیم را هلاک کرد (۵۰)

وَأَنَّهُ أَهْلَکَ عَادًا الْأُولَى ﴿۵۰﴾

و ثمود را [نیز هلاک کرد] و [کسى را] باقى نگذاشت (۵۱)

وَثَمُودَ فَمَا أَبْقَى ﴿۵۱﴾

و پیشتر [از همه آنها] قوم نوح را زیرا که آنان ستمگرتر و سرکش‏تر بودند (۵۲)

وَقَوْمَ نُوحٍ مِّن قَبْلُ إِنَّهُمْ کَانُوا هُمْ أَظْلَمَ وَأَطْغَى ﴿۵۲﴾

و شهرها[ى س دوم و عاموره] را فرو افکند (۵۳)

وَالْمُؤْتَفِکَهَ أَهْوَى ﴿۵۳﴾

پوشاند بر آن [دو شهر از باران گوگردى] آنچه را پوشاند (۵۴)

فَغَشَّاهَا مَا غَشَّى ﴿۵۴﴾

T A K F A R S

پس به کدام یک از نعمتهاى پروردگارت تردید روا مى‏دارى (۵۵)

فَبِأَیِّ آلَاء رَبِّکَ تَتَمَارَى ﴿۵۵﴾

این [پیامبر نیز] بیم‏دهنده‏اى از [جمله] بیم‏دهندگان نخستین است (۵۶)

هَذَا نَذِیرٌ مِّنَ النُّذُرِ الْأُولَى ﴿۵۶﴾

[وه چه] نزدیک گشت قیامت (۵۷)

أَزِفَتْ الْآزِفَهُ ﴿۵۷﴾

جز خدا کسى آشکارکننده آن نیست (۵۸)

لَیْسَ لَهَا مِن دُونِ اللَّهِ کَاشِفَهٌ ﴿۵۸﴾

آیا از این سخن عجب دارید (۵۹)

أَفَمِنْ هَذَا الْحَدِیثِ تَعْجَبُونَ ﴿۵۹﴾

تک فارس www.takfars.ir

و مى‏خندید و نمى‏گریید (۶۰)

وَتَضْحَکُونَ وَلَا تَبْکُونَ ﴿۶۰﴾

و شما در غفلتید (۶۱)

وَأَنتُمْ سَامِدُونَ ﴿۶۱﴾

پس خدا را سجده کنید و بپرستید (۶۲)

فَاسْجُدُوا لِلَّهِ وَاعْبُدُوا ﴿۶۲﴾

محصولات معتبر
محصولات معتبر