مجموعه شعرهای زیبا با موضوع آمدن بهار و عید نوروز
سپیـــــدهدم، نسیمی روح پــــــــــرور
وزیــــــد و کـــــــــرد گیتی را معنبـــــــر
تـــو پنــــــداری زفـــــروردین و خــرداد
بـــــــه باغ و راغ، بُــــــد پیغـــــــامآور
تکفارس آی آر
به رخسار و به تن، مشاطه کــــردار
عـروســـان چمـــن را بست زیــور
گرفت از پای، بندِ سرو و شمشاد
سترد از چهره، گرد بید و عرعر
ز گــــوهر ریزی ابر بهـــــــــار
www.takfars.ir
بسیط خـــــاک شـــد پر لؤلؤ تــــر
مبـــــــارکبـاد گـــــویان، درفکندنـد
درختـــان را بــــه تارک، سبـــــــز چــــادر
نمــــــاند انـــدر چمن یک شــاخ کـــــان را
نپـــــــوشاندنـــد رنگین حُلــــــــه در بـــــر
زبس بشکفت گــــوناگـــــون شکوفــــــه
هــــوا گردیـــــد مشکیــــــن و معطـــــــر
بسی شـــــد، بر فــــراز شاخســـــاران
زمــــــرّد، همســـــــر یاقوتِ احمـــــــر
به تن پوشید، گــل استبرق ســـــــرخ
تک فارس
بــــه بر بنهـــاد نـــــــرگس، افســـر زر
بهـــــاریلعبتان، آراستـــــــــه چهـــر
بــــــه کـــردار پریــــــــرویان کشمــــر
چمن، با سوسن و ریحــــان منقش
زمین، چون صحف انگلیون مصـــور
در اوج آسمان، خـورشید رخشان
گهی پیــــدا و دیگــر گه مضمّــــر
فلک، از پستراییهــــا مبــــرا
جهـــــان زآلوده کاریها مطهر
***
T A K F A R S
رسید مژده که آمد بهار و سبزه دمید
وظیفه گر برسد مصرفش گل است و نبید
صفیــر مرغ برآمــــد، بط شـــــراب کجاست
فغان فتـــاد بـــه بلبل، نقاب گــل که کشید
ز میــوههــــای بهشتی چــــه ذوق دریابــــــد
هـر آنچه سیب زنخــدان شاهــدی نگـــزید
مکن ز غصــه شکــایت که در طریق طلب
به راحتی نرسید آنچه زحمتی نکشید
ز روی ساقی مهوش گلی بچین امروز
که گرد عارض بستان خط بنفشه دمید
تک فارس www.takfars.ir
چنان کرشمـــهی ساقی دلم زدست ببرد
که با کسی دگرم نیست برگ گفت و شنید
من این مرقع رنگین چــو گل بخواهم سوخت
کــه پیر بادهفـــــروشش به جرعه ای نخرید
بهــــار میگــــذرد دادگستـــــــرا دریــــــاب
که رفت موسم و حافظ هنوز می نچشید
مبارکتر شب و خرمترین روز
به استقبالم آمد بخت پیروز
دهلزن گو دو نوبت زن بشارت
تکفارس
که دوشم قدر بود امروز نوروز
مهست این یا ملک یا آدمیزاد
پری یا آفتاب عالم افروز
ندانستی که ضدان در کمینند
نکو کردی علی رغم بدآموز
مرا با دوست ای دشمن وصالست
تو را گر دل نخواهد دیده بردوز
شبان دانم که از درد جدایی
نیاسودم ز فریاد جهان سوز
گر آن شبهای باوحشت نمیبود
takfars.ir
نمیدانست سعدی قدر این روز
دوباره آمد از راه
بهار سبز و زیبا
جوانه زد درختان
در ده کوچک ما
پروانه های رنگی
میرقصند روی گل ها
در دشت و در بیابان
در باغ های زیبا
تک فارس آی آر
مادربزرگ خوبم
دوباره سفره چیده
هفت سین سفره گوید
که سال نو رسیده
" ملیحه آقاجانی
***
رعد همی زند دُهل ، زنده شده است جزء و کل
در دل شاخ و مغز گل بوی بهار میکشد
آنکه ضمیر دانه را علت میوه میکند
راز دل درخت را بر سر دار میکشد
TakFars
لطف بهار بشکند رنج خمار باغ را
گرچه جفای دی کنون سوی خمار میکشد
" مولانا "
***
بهار آمد ، بهار من نیامد
گل آمد گُلعذار من نیامد
برآوردند سر از شاخ ، گل ها
گلی بر شاخسار من نیامد
چراغ لاله روشن شد به صحرا
چراغ شام تار من نیامد
تک فارس
جهان در انتظار آمد به پایان
به پایان انتظار من نیامد
" مشفق کاشانی "
***
خوشا طلیعه نوروز
خوشا بهار که پیغام آشتی با اوست
نظر کنید که هنگام آشتی با اوست
خوشا طلیعه نوروز خانگی یاران
خوشا طلیعه که فرجام آشتی با اوست
حدیث باد به گوش درخت اگر گفتی
www.takfars.ir
به هوش باش که خود نام آشتی با اوست
شکوفه بر سر پیمان خویش میمانَد
و جشن ساده ایام آشتی با اوست
به رسم گل نچشیدی اگر حرامت باد
شراب وصل که انجام آشتی با اوست
میان عهد تو و من اگر خلاف افتد
خوشا نسیم که اعلام آشتی با اوست
" غلامحسین عمرانی "
چند گویی که چو هنگام بهار آید
T A K F A R S
گل بیارید و بادام به بار آید
روی بستان را چون چهره ی دلبندان
از شکوفه رخ و از سبزه عذار آید
این چنین بیهوده ای نیز مگو با من
که مرا از سخن بیهوده عار آید
شصت بار آمد نوروز مرا مهمان
جز همان نیست اگر ششصد بار آید
هر که را شست ستمگر فلک آرایش
باغ آراسته او را به چه کار آید ؟
سوی من خواب و خیال است جمال او
تک فارس www.takfars.ir
گر به چشم تو همی نقش و نگار آید
" ناصرخسرو "
***
نوروز بزرگم بزن ای مطرب امروز
زیرا که بود نوبت نوروز به نوروز
کبکان دری غالیه در چشم کشیدند
سروان سهی عبقری سبز خریدند
بادام بنان مقنعه بر سر بدریدند
شاه اسپرمان چینی در زلف کشیدند
" منوچهری "
Tak Fars
***
برف و یخ آب شد
چشمه ها شد روان
شد زمین رنگرنگ
خنده زد آسمان
باز دنیای ما
شاد و پیروز شد
آمد ، آمد بهار
عید نوروز شد
پر شد از بوی گل
تکفارس آی آر
کوچه ها ، خانه ها
باز آغاز شد
رقص پروانه ها
باز هم پهن شد
سفره هفت سین
سبز شد ، سرخ شد
هر کجای زمین
***
عید نوروز می رسد از راه
شادی از روی خانه میبارد
تک فارس
پدرم با چه دقتی دارد
بوته های بنفشه میکارد
مادر مهربان من از صبح
شستشو کرده هر چه را بوده
پرده را شسته ، شیشه را شسته
نیست در خانه ، ذرهای دوده
تازه وقت غروب هم مادر
خسته ، اما برای شادی ما
مینشیند لباس میدوزد
تا بپوشیم روز عید آن را
www.takfars.ir
" سپیده رحیمی "
ز باغ ای باغبان ما را همی بوی بهار آید
کلید باغ ما را ده که فردامان به کار آید
کلید باغ را فردا هزاران خواستار آید
تو لختی صبر کن چندان که قمری بر چنار آید
چو اندر باغ تو بلبل به دیدار بهار آید
تو را مهمان ناخوانده به روزی صد هزار آید
کنون گر گلبنی را پنج شش گل در شمار آید
چنان دانی که هر کس را همی زو بوی یار آید
T A K F A R S
بهار امسال پنداری همی خوشتر ز پار آید
وزین خوشتر شود فردا که خسرو از شکار آید
بدین شایستگی جشنی، بدین بایستگی روزی
ملک را در جهان هر روز جشنی باد و نوروزی
فرخی ترجیعبند
***
آمد نوروز و هم از بامداد
آمدنش فرخ و فرخنده باد
باز جهان خرم و خوب ایستاد
مرد زمستان و بهاران بزاد
تک فارس www.takfars.ir
زابر سیاه روی سمن بوی داد
گیتی گردید چو دارالقرار
منوچهری
***
نوروز بزرگم بزنای مطرب نوروز
زیرا که بود نوبت نوروز به نوروز
برزن غزلی نغز و دلانگیز و دلافروز
ور نیست تو را بشنو از مرغ نوآموز
کاین فاخته زان کوز و دگر فاخته زان کوز
بر قافیهی خوب همی خواند اشعار
تک فارس آی آر
منوچهری
***
جشن فرخندهی فروردین است
روز بازار گل و نسرین است
آب چون آتش عودافروز است
باد چون خاک عبیرآگین است
باغ پیراسته گلزار بهشت
گلبن آراسته حورالعین است
ابوالفرج رونی
***
تکفارس
رسید عید و من از روی حور دلبر دور
چگونه باشم بیروی آن بهشتی حور…
رسید عید همایون شها به خدمت تو
نهاده پیش تو هدیه نشاط لهو و سرور
به رسم عید شها بادهی مروق نوش
به لحن بربط و چنگ و چغانه و طنبور