تک فارس
حسین (ع) چراغ هدایت و کشتی نجات است
محصولات معتبر
محصولات معتبر

متن کامل عربی سوره القمر به همراه ترجمه دقیق فارسی

به نام خداوند رحمتگر مهربان

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

نزدیک شد قیامت و از هم شکافت ماه (۱)

اقْتَرَبَتِ السَّاعَهُ وَانشَقَّ الْقَمَرُ ﴿۱﴾

و هر گاه نشانه‏اى ببینند روى بگردانند و گویند سحرى دایم است (۲)

تکفارس آی آر

وَإِن یَرَوْا آیَهً یُعْرِضُوا وَیَقُولُوا سِحْرٌ مُّسْتَمِرٌّ ﴿۲﴾

و به تکذیب دست زدند و هوسهاى خویش را دنبال کردند و [لى] هر کارى را [آخر] قرارى است (۳)

وَکَذَّبُوا وَاتَّبَعُوا أَهْوَاءهُمْ وَکُلُّ أَمْرٍ مُّسْتَقِرٌّ ﴿۳﴾

و قطعا از اخبار آنچه در آن مایه انزجار [از کفر] است به ایشان رسید (۴)

وَلَقَدْ جَاءهُم مِّنَ الْأَنبَاء مَا فِیهِ مُزْدَجَرٌ ﴿۴﴾

www.takfars.ir

حکمت بالغه [حق این بود] ولى هشدارها سود نکرد (۵)

حِکْمَهٌ بَالِغَهٌ فَمَا تُغْنِ النُّذُرُ ﴿۵﴾

پس از آنان روى برتاب روزى که داعى [حق] به سوى امرى دهشتناک دعوت مى‏کند (۶)

فَتَوَلَّ عَنْهُمْ یَوْمَ یَدْعُ الدَّاعِ إِلَى شَیْءٍ نُّکُرٍ ﴿۶﴾

در حالى که دیدگان خود را فروهشته‏اند چون ملخهاى پراکنده از گورها[ى خود] برمى‏آیند (۷)

خُشَّعًا أَبْصَارُهُمْ یَخْرُجُونَ مِنَ الْأَجْدَاثِ کَأَنَّهُمْ جَرَادٌ مُّنتَشِرٌ ﴿۷﴾

به سرعت‏سوى آن دعوتگر مى‏شتابند کافران مى‏گویند امروز [چه] روز دشوارى است (۸)

مُّهْطِعِینَ إِلَى الدَّاعِ یَقُولُ الْکَافِرُونَ هَذَا یَوْمٌ عَسِرٌ ﴿۸﴾

پیش از آنان قوم نوح [نیز] به تکذیب پرداختند و بنده ما را دروغزن خواندند و گفتند دیوانه‏اى است و [بسى] آزار کشید (۹)

کَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ فَکَذَّبُوا عَبْدَنَا وَقَالُوا مَجْنُونٌ وَازْدُجِرَ ﴿۹﴾

تک فارس

تا پروردگارش را خواند که من مغلوب شدم به داد من برس (۱۰)

فَدَعَا رَبَّهُ أَنِّی مَغْلُوبٌ فَانتَصِرْ ﴿۱۰﴾

پس درهاى آسمان را به آبى ریزان گشودیم (۱۱)

فَفَتَحْنَا أَبْوَابَ السَّمَاء بِمَاء مُّنْهَمِرٍ ﴿۱۱﴾

و از زمین چشمه‏ها جوشانیدیم تا آب [زمین و آسمان] براى امرى که مقدر شده بود به هم پیوستند (۱۲)

وَفَجَّرْنَا الْأَرْضَ عُیُونًا فَالْتَقَى الْمَاء عَلَى أَمْرٍ قَدْ قُدِرَ ﴿۱۲﴾

و او را بر [کشتى] تخته‏دار و میخ‏آجین سوار کردیم (۱۳)

وَحَمَلْنَاهُ عَلَى ذَاتِ أَلْوَاحٍ وَدُسُرٍ ﴿۱۳﴾

[کشتى] زیر نظر ما روان بود [این] پاداش کسى بود که مورد انکار واقع شده بود (۱۴)

تَجْرِی بِأَعْیُنِنَا جَزَاء لِّمَن کَانَ کُفِرَ ﴿۱۴﴾

T A K F A R S

و به راستى آن [سفینه] را بر جاى نهادیم [تا] عبرتى [باشد] پس آیا پندگیرنده‏اى هست (۱۵)

وَلَقَد تَّرَکْنَاهَا آیَهً فَهَلْ مِن مُّدَّکِرٍ ﴿۱۵﴾

پس چگونه بود عذاب من و هشدارها[ى من] (۱۶)

فَکَیْفَ کَانَ عَذَابِی وَنُذُرِ ﴿۱۶﴾

و قطعا قرآن را براى پندآموزى آسان کرده‏ایم پس آیا پندگیرنده‏اى هست (۱۷)

وَلَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِن مُّدَّکِرٍ ﴿۱۷﴾

عادیان به تکذیب پرداختند پس چگونه بود عذاب من و هشدارها[ى من] (۱۸)

کَذَّبَتْ عَادٌ فَکَیْفَ کَانَ عَذَابِی وَنُذُرِ ﴿۱۸﴾

ما بر [سر] آنان در روز شومى به طور مداوم تندبادى توفنده فرستادیم (۱۹)

إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَیْهِمْ رِیحًا صَرْصَرًا فِی یَوْمِ نَحْسٍ مُّسْتَمِرٍّ ﴿۱۹﴾

تک فارس www.takfars.ir

[که] مردم را از جا مى‏کند گویى تنه‏هاى نخلى بودند که ریشه‏کن شده بودند (۲۰)

تَنزِعُ النَّاسَ کَأَنَّهُمْ أَعْجَازُ نَخْلٍ مُّنقَعِرٍ ﴿۲۰﴾

پس چگونه بود عذاب من و هشدارها[ى من] (۲۱)

فَکَیْفَ کَانَ عَذَابِی وَنُذُرِ ﴿۲۱﴾

و قطعا قرآن را براى پندآموزى آسان کرده‏ایم پس آیا پندگیرنده‏اى هست (۲۲)

وَلَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِن مُّدَّکِرٍ ﴿۲۲﴾

قوم ثمود هشداردهندگان را تکذیب کردند (۲۳)

کَذَّبَتْ ثَمُودُ بِالنُّذُرِ ﴿۲۳﴾

و گفتند آیا تنها بشرى از خودمان را پیروى کنیم در این صورت ما واقعا در گمراهى و جنون خواهیم بود (۲۴)

فَقَالُوا أَبَشَرًا مِّنَّا وَاحِدًا نَّتَّبِعُهُ إِنَّا إِذًا لَّفِی ضَلَالٍ وَسُعُرٍ ﴿۲۴﴾

تکفارس

آیا از میان ما [وحى] بر او القا شده است [نه] بلکه او دروغگویى گستاخ است (۲۵)

أَؤُلْقِیَ الذِّکْرُ عَلَیْهِ مِن بَیْنِنَا بَلْ هُوَ کَذَّابٌ أَشِرٌ ﴿۲۵﴾

به زودى فردا بدانند دروغگوى گستاخ کیست (۲۶)

سَیَعْلَمُونَ غَدًا مَّنِ الْکَذَّابُ الْأَشِرُ ﴿۲۶﴾

ما براى آزمایش آنان [آن] ماده‏شتر را فرستادیم و [به صالح گفتیم]مراقب آنان باش و شکیبایى کن (۲۷)

إِنَّا مُرْسِلُو النَّاقَهِ فِتْنَهً لَّهُمْ فَارْتَقِبْهُمْ وَاصْطَبِرْ ﴿۲۷﴾

و به آنان خبر ده که آب میانشان بخش شده‏است هر کدام را آب به نوبت‏خواهد بود (۲۸)

وَنَبِّئْهُمْ أَنَّ الْمَاء قِسْمَهٌ بَیْنَهُمْ کُلُّ شِرْبٍ مُّحْتَضَرٌ ﴿۲۸﴾

پس رفیقشان را صدا کردند و [او] شمشیر کشید و [شتر را] پى کرد (۲۹)

فَنَادَوْا صَاحِبَهُمْ فَتَعَاطَى فَعَقَرَ ﴿۲۹﴾

takfars.ir

پس چگونه بود عذاب من و هشدارها[ى من] (۳۰)

فَکَیْفَ کَانَ عَذَابِی وَنُذُرِ ﴿۳۰﴾

ما بر [سر]شان یک فریاد [مرگبار] فرستادیم و چون گیاه خشکیده [کومه‏ها] ریزریز شدند (۳۱)

إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَیْهِمْ صَیْحَهً وَاحِدَهً فَکَانُوا کَهَشِیمِ الْمُحْتَظِرِ ﴿۳۱﴾

و قطعا قرآن را براى پندآموزى آسان کردیم پس آیا پندگیرنده‏اى هست (۳۲)

وَلَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِن مُّدَّکِرٍ ﴿۳۲﴾

قوم لوط هشداردهندگان را تکذیب کردند (۳۳)

کَذَّبَتْ قَوْمُ لُوطٍ بِالنُّذُرِ ﴿۳۳﴾

ما بر [سر] آنان سنگبارانى [انفجارى] فروفرستادیم [و] فقط خانواده لوط بودند که سحرگاهشان رهانیدیم (۳۴)

إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَیْهِمْ حَاصِبًا إِلَّا آلَ لُوطٍ نَّجَّیْنَاهُم بِسَحَرٍ ﴿۳۴﴾

تک فارس آی آر

[و این] رحمتى از جانب ما بود هر که سپاس دارد بدین‏سان [او را] پاداش مى‏دهیم (۳۵)

نِعْمَهً مِّنْ عِندِنَا کَذَلِکَ نَجْزِی مَن شَکَرَ ﴿۳۵﴾

و [لوط] آنها را از عذاب ما سخت بیم داده بود و[لى] در تهدیدها[ى ما] به جدال برخاستند (۳۶)

وَلَقَدْ أَنذَرَهُم بَطْشَتَنَا فَتَمَارَوْا بِالنُّذُرِ ﴿۳۶﴾

و از مهمان[هاى] او کام دل خواستند پس فروغ دیدگانشان را ستردیم و [گفتیم] [مزه] عذاب و هشدارهاى مرا بچشید (۳۷)

وَلَقَدْ رَاوَدُوهُ عَن ضَیْفِهِ فَطَمَسْنَا أَعْیُنَهُمْ فَذُوقُوا عَذَابِی وَنُذُرِ ﴿۳۷﴾

و به راستى که سپیده‏دم عذابى پیگیر به سر وقت آنان آمد (۳۸)

وَلَقَدْ صَبَّحَهُم بُکْرَهً عَذَابٌ مُّسْتَقِرٌّ ﴿۳۸﴾

پس عذاب و هشدارهاى مرا بچشید (۳۹)

فَذُوقُوا عَذَابِی وَنُذُرِ ﴿۳۹﴾

TakFars

و قطعا قرآن را براى پندآموزى آسان کردیم پس آیا پندگیرنده‏اى هست (۴۰)

وَلَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِن مُّدَّکِرٍ ﴿۴۰﴾

و در حقیقت هشداردهندگان به جانب فرعونیان آمدند (۴۱)

وَلَقَدْ جَاء آلَ فِرْعَوْنَ النُّذُرُ ﴿۴۱﴾

[اما آنها] همه معجزات ما را تکذیب کردند تا چون زبردستى زورمند [گریبان] آنان را گرفتیم (۴۲)

کَذَّبُوا بِآیَاتِنَا کُلِّهَا فَأَخَذْنَاهُمْ أَخْذَ عَزِیزٍ مُّقْتَدِرٍ ﴿۴۲﴾

آیا کافران شما از اینان [که برشمردیم] برترند یا شما را در نوشته‏ها[ى آسمانى] خط امانى است (۴۳)

أَکُفَّارُکُمْ خَیْرٌ مِّنْ أُوْلَئِکُمْ أَمْ لَکُم بَرَاءهٌ فِی الزُّبُرِ ﴿۴۳﴾

یا مى‏گویند ما همگى انتقام‏گیرنده [و یار و یاور همدیگر]یم (۴۴)

أَمْ یَقُولُونَ نَحْنُ جَمِیعٌ مُّنتَصِرٌ ﴿۴۴﴾

تک فارس

زودا که این جمع در هم شکسته شود و پشت کنند (۴۵)

سَیُهْزَمُ الْجَمْعُ وَیُوَلُّونَ الدُّبُرَ ﴿۴۵﴾

بلکه موعدشان قیامت است و قیامت [بسى] سخت‏تر و تلخ‏تر است (۴۶)

بَلِ السَّاعَهُ مَوْعِدُهُمْ وَالسَّاعَهُ أَدْهَى وَأَمَرُّ ﴿۴۶﴾

قطعا بزهکاران در گمراهى و جنونند (۴۷)

إِنَّ الْمُجْرِمِینَ فِی ضَلَالٍ وَسُعُرٍ ﴿۴۷﴾

روزى که در آتش به رو کشیده مى‏شوند [و به آنان گفته مى‏شود] لهیب آتش را بچشید [و احساس کنید] (۴۸)

یَوْمَ یُسْحَبُونَ فِی النَّارِ عَلَى وُجُوهِهِمْ ذُوقُوا مَسَّ سَقَرَ ﴿۴۸﴾

ماییم که هر چیزى را به اندازه آفریده‏ایم (۴۹)

إِنَّا کُلَّ شَیْءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ ﴿۴۹﴾

www.takfars.ir

و فرمان ما جز یک بار نیست [آن هم] چون چشم به هم زدنى (۵۰)

وَمَا أَمْرُنَا إِلَّا وَاحِدَهٌ کَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ ﴿۵۰﴾

و هم مسلکان شما را سخت به هلاکت رساندیم پس آیا پندگیرنده‏اى هست (۵۱)

وَلَقَدْ أَهْلَکْنَا أَشْیَاعَکُمْ فَهَلْ مِن مُّدَّکِرٍ ﴿۵۱﴾

و هر چه کرده‏اند در کتابها[ى اعمالشان درج] است (۵۲)

وَکُلُّ شَیْءٍ فَعَلُوهُ فِی الزُّبُرِ ﴿۵۲﴾

و هر خرد و بزرگى [در آن] نوشته شده (۵۳)

وَکُلُّ صَغِیرٍ وَکَبِیرٍ مُسْتَطَرٌ ﴿۵۳﴾

در حقیقت مردم پرهیزگار در میان باغها و نهرها (۵۴)

إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَنَهَرٍ ﴿۵۴﴾

T A K F A R S

در قرارگاه صدق نزد پادشاهى توانایند (۵۵)

فِی مَقْعَدِ صِدْقٍ عِندَ مَلِیکٍ مُّقْتَدِرٍ ﴿۵۵﴾

محصولات معتبر
محصولات معتبر