فهرست وقایع و رویدادهای تاریخی مهم ۲۷ بهمن

۹۲۳م:۱۶ فوریه ۹۲۳ میلادی (۳۰۱ هجری خورشیدی) روزی است که ابوجعفر محمد جریر طبری تاریخنگار شهیر ایران و مولف تاریخ «اخبار الرسل والملوک» از این دنیا رفت. اثر مهم او که در ۱۶ جلد انتشاریافته است به «تاریخ طبری» معروف است. محمد جریر از مردم طبرستان (تپورستان = مازندران) بود که علاوه برتاریخ بسیار مفصل خود، چند تالیف و تفسیر دیگر هم دارد. در آن زمان، همانند اروپا که تا قرون جدید، کتابهای فلسفی، تاریخ و علوم به زبان لاتین (زبان کلیسا) تالیف می شد تا در همه سرزمین های مسیحی مخاطب داشته باشد؛ بیشتر نویسندگان ایرانی هم این قبیل کتابها را به عربی می نوشتند تا در سراسر جهان اسلامی انتشار یابد و خوانده شود. بنابر این، محمد جریر هم تالیف خود «اخبار الرسل والملوک» و «الامم والملوک» را به عربی نوشت که به دستور منصور سامانی، وزیر وی ابوعلی محمد بلعمی آن را به پارسی برگردانید که نثری روان، ساده و دلنشین است. طبری آغاز قیام ایرانیان برای تامین استقلال وطن را شاهد بود.

محمد جریر در مقدمه تالیف خود نوشته است که هدف او از این کار پرزحمت؛ خبر رساندن و آگاهی دادن از حوادث ایام ملوک، پیمبران، و خلیفگان از آغاز خلقت است، و کارهایشان را بگویم تا کوتهی آنان روشن شود. وی در این مقدمه نوشته است که آن چه را که آورده از قول راویان و ناقلان است و از او نیست و درستی آنها را جز آن چه که در زمان خودش و یا نزدیک به عصر خودش بوده تضمین نمی کند.

مولفان تاریخ «تاریخ نویسی»، فایده تاریخ و تاریخ نگاری در کتب خود؛ مقدمه ای را که طبری بر تالیف بزرگ خویش «اخبار الرسل والملوک» برنگاشته تفسیر کرده اند که هدف اصلی از دانستن تجربه گذشتگان (خواندن تاریخ) است تا به همانگونه که طبری گفته است از کوتهی (اشتباه و غفلت) دیگران درس بگیرند و تکرار نکنند که گریزی از دادگاه «تاریخ» و مجازات ابدی آن نیست.

۱۳۰۶ش:روزنامه های تهران ۲۷ بهمن ماه ۱۳۰۶ (فوریه ۱۹۲۸) خبر از اعدام سرهنگ محمود پولادین داده و نوشته بودند که وی مغز اصلی طرح توطئه برای قتل رضاشاه بود. سرهنگ پولادین سحرگاه ۲۴ بهمن ماه در پادگان باغ شاه (پادگان حرّ) تیرباران شده بود . همدستان وی ـ چند افسر و غیر نظامی ـ در همان محکمه نظامی به مجازات زندان محکوم شده بودند از این قرار:

سرگرد احمد همایون ۱۵ سال، سرهنگ نصرالله خان هفت سال، سرگرد روح الله خان پنج سال و ….

تکفارس آی آر

به اصرار وکیل حئیم کلیمی (نماینده جامعه کلیمیان ایران در مجلس پنجم) و احمد پولادین و موافقت رئیس دستگاه قضایی ارتش (دیوان حرب) پرونده این دو متهم به همدستی با سرهنگ پولادین به دادگستری ارسال شد تا در آنجا بررسی شود. روزنامه های تهران جزئیات توطئه را فاش نکرده بودند و تنها نوشته بودند که طرح توطئه بلافاصله پس از تغییر سلطنت [بر تخت سلطنت نشستن رضاشاه] آغاز شده بود و پلیس ۱۸ ماه تمام توطئه گران را زیر نظر داشت و پس از به دست آوردن اسناد «قاضی پسند» و اندکی پیش از اجرای توطئه دستگیرشان کرد.

درست ۳۰ سال پس از اعدام سرهنگ پولادین(هشتم اسفند ۱۳۳۶)، سرلشکر ولی [محمد ولی] قره نی معاون ستاد ارتش و رئیس رکن دوم (اطلاعات ارتش) به همان اتهام دستگیر و بازداشت شد ولی روزنامه های وقت به جای اشاره صریح به قصد او دائر بر برانداختن شاه نوشته بودند که وی متهم است که از اختیاراتش سوء استفاده کرده و به مداخله در امور سیاسی ـ کشوری پرداخته بود. قره نی در مهرماه همان سال [پنج ماه پیش از بازداشت] سرلشکر شده بود. سرلشکر آزموده مدعی العموم وقت ارتش اقدام قره نی را خطرناکتر از سازمان نظامی حزب توده اعلام کرده و گفته بود که قره نی قصد ساقط کردن دولت و ریاست برکشوررا داشت. قره نی که بعدا به زندان و اخراج از ارتش محکوم شد در جامعه ایران به عنوان شخصیتی ملّی و ضد سلطنت شناخته می شد و مورد احترام بود. وی پس از پیروزی انقلاب به ریاست ستاد ارتش منصوب شد و در دو نقطه کشور دست به سرکوب تجزیه طلبان زد. سرلشکر قره نی سوم اردیبهشت ۱۳۵۸ در خانه اش ترور شد.

۱۳۱۴ش:رضاشاه پس از دریافت گزارش رئیس هیات سیاسی ایران در واشنگتن ۲۷ بهمن ۱۳۱۴ (۱۶ فوریه ۱۹۳۶) دستور داد که روابط سیاسی با ایالات متحده آمریکا قطع شود. غفار جلال علاء رئیس نمایندگی ایران در آمریکا گزارش کرده بود که پلیس شهر واشنگتن اتومبیل وی را متوقف و با این که خود را معرفی کرده بود به او ورقه جریمه داد. وی نوشته بود که به علت امتناع از دریافت ورقه جریمه، مامور پلیس او را به ایستگاه پلیس منتقل می کند و در آنجا چند ساعت بازداشت می شود که این عمل مغایر مصونیّت دیپلماتیک است. در روز مورد بحث، «غفارجلال علاء» خود رانندگی اتومبیل سفارت را برعهده داشت. پلیس واشنگتن او را متهم به رانندگی بیش از سرعت مجاز کرده بود.

وزارت خارجه ایران گزارش را عینا برای رضا شاه ارسال می دارد و وی این عمل را بی احترامی نسبت به کشور ایران تلقی کرده و دستور قطع روابط و احضار کارکنان سفارت ایران از واشنگتن و اخراج هیات سیاسی آمریکا از تهران را می دهد. قطع روابط ازنیمه فروردین ۱۳۱۵ عملی می شود، ولی غفار جلال علاء در بهمن ماه به تهران احضار می گردد. مقام دیپلماتیک وی در واشنگتن، «وزیر مختار» بود. روابط ایران و آمریکا پس از این رویداد مدتها قطع بود.

www.takfars.ir

۱۹۰۲م:امروز زادروز داستان نگار معروف ایران «صادق هدایت» است که ۱۶ فوریه ۱۹۰۲ در تهران متولد شد و ۴۹ سال زندگی کرد. وی از تبار رضاقلی هدایت نویسنده، مورخ و شاعر قرن سیزدهم وطن است. صادق از سال ۱۳۰۵ تا ۱۳۰۹ در بلژیک و فرانسه به تحصیلات خود ادامه داد و دربازگشت به وطن به موازات کار قلم، در بانک ملی و سپس اداره تجارت و آنگاه وزارت امورخارجه و … بکار پرداخت زیرا که داستان نگاری، مجله نویسی و کار قلم نمی توانست هزینه های اورا تامین کند و روانشناسی ایرانیان وقت نویسندگی را همانند نقاشی و موسیقی شغل واقعی نمی پنداشت. صادق با داشتن این همه کار حتی موفق به خرید خانه نشد و در خانه قدیمی پدری زندگی می کرد. در سال ۱۳۱۴ اورا به خاطر چندجمله که در داستان وغ وغ ساهاب نوشته بود به اداره پلیس احضارکردند و چون انتظار آن را نداشت در روحیه اش تاثیر عمیقا منفی باقی گذارد، به هند رفت و نزد یک پارسی هندی به تحقیق درباره فارسی عهد ساسانیان پرداخت. داستان نویسی ایران با آثار صادق هدایت وارد عصر تازه ای شده بود که در نیم قرن گذشته در این زمینه نتوانسته است پا به پای سایر ملل پیش برود. نوشته های او عبارتند از:

زنده بگور، انسان و حیوان، سایه مغول، سه قطره خون، اصفهان نصف جهان، سایه روشن، وغ وغ ساهاب، بوف کور، ترانه های خیام، سگ ولگرد، علویه خانم، حاجی آقا، سه ترجمه از پارسی ساسانی: کارنامک اردشیر پاپکان، گزارش گمان شکن و شهرستانهای ایران، بعلاوه ترجمه آثار نویسندگان بزرگ اروپایی از چخوف، آرتورکریستین سن تا شینسلر.

صادق هدایت در سال ۱۳۲۹ به پاریس رفت و نوزدهم فروردین ۱۳۳۰ در آنجا با استنشاق گاز خودکشی کرد و همانجا مدفون شده است.

۱۳۳۰ش:دکتر حسین فاطمی ۲۵ بهمن ماه ۱۳۳۰ در گورستان معروف به مقبره ظهیرالدوله هدف گلوله یک عضو ۱۴ ساله جمعیت فدائیان اسلام قرارگرفت و مجروح شد. فاطمی ناشر روزنامه ملی گرای باختر امروز از متحدین دکتر مصدق و در آن زمان ۳۸ ساله بود. جمعیت فدائیان اسلام در دهه های ۱۳۲۰ و ۱۳۳۰ چند مقام تراز اول وقت ازجمله رزم آرا و و هژیر را ترور کرده بود. دکتر فاطمی در مراسم پنجمین سال قتل محمد مسعود (ناشر روزنامه مرد امروز) شرکت کرده و سرگرم ایراد نطق برای حاضران بود که هدف گلوله قرارگرفت. در آن مراسم بسیاری از ملیّون حضور داشتند. گلوله به شکم فاطمی اصابت کرده و اورا سخت مجروح ساخته بود.

ضارب، مهدی عبدخدایی دستگیر شد ولی به دلیل نوجوانی [صغر سن] به زندان کوتاه مدت محکوم و آزاد شد. ترور حسین علاء در مسجد در سال ۱۳۳۴ که به نتیجه نرسید و تنها زخمی شد باعث دستگیری رئیس و شماری از اعضای جمعیت فدائیان اسلام شد که پس از محاکمه اعدام شدند. ماموران در جستجوی عبد خدایی بودند تااینکه در شهریور ۱۳۳۵ اورا در خانه ای در خیابان رودکی تهران (سلسبیل) یافتند و دستگیرکردند.

حسین فاطمی آخرین وزیر امور خارجه دولت دکتر مصدق پس از براندازی ۲۸ امرداد فرار کرده و مخفی شده بود که چندماه بعد دستگیر و اعدام شد. وی بود که پس از فرار شاه بر در کاخ سلطنتی قفل زده بود و به سفارتخانه های ایران دستور اکید داده بود که با شاه تماس نگیرند زیراکه او فرارکرده و فرار شاه معنایی جز کناره گیری از مقام ندارد.

فاطمی در حال سخنرانی برمزار محمد مسعود، چند ثانیه قبل از شلیک گلوله – در سمت چپ عکس ابوالحسن کمالی خواهرزاده محمد مسعود و خبرنگار وقت خبرگزاری پارس دیده می شود که بعدا مدیر عامل این خبرگزاری ملی شد

تک فارس

۱۳۵۷ش:منوچهر وثوق یکی از ایرانیانی بود که بی بی سی به مناسبت سی امین سالگرد انقلاب بهمن ماه ۱۳۵۷ (فوریه ۱۹۷۹) با او مصاحبه کرده بود. پس از پخش مصاحبه‏ که در دومین هفته فوریه ۲۰۰۹ صورت گرفت، نوار ویدیوئی آن با کلام منوچهر وثوق به صورت «پادکست» در وبسایت این شبکه سخن پراکنی دولتی انگلستان قرارگرفته بود. منوچهر در پاسخ به این سئوال که چرا ترک وطن کرده است گفت: به دیدار پدرم رفته بودم و امیدوار بودم که پس از جنگ (جنگ عراق با ایران) وضعیت بازار «شو بیزنس» بهتر شود و مسئولان فرهنگ و هنر توجه بیشتری به حرفه نمایش و اهل این حرفه کنند که پدرم پرسید که آیا اظهارات محمد خاتمی وزیر فرهنگ و ارشاد وقت را در این باره از رادیو تلویزیون شنیده ام؟. گفتم که نشنیده ام. پدرم گفت که خاتمی درباره اهل هنر که از پیش ازانقلاب فعالیت هنری داشتند(ما) گفته بود: «نماز این عده هم ـ اگر بجای آورند ـ قبول نیست چه رسد به …!». با شنیدن این نقل قول، همه امیدم را برباد رفته دیدم و رخت ترک وطن ـ وطن دلبند ـ بربستم و خارج شدم و از آن زمان همچنان در غربت زندگی می کنم که می دانید فعالیت یک هنرمند فارسی زبان در دنیای خارج از قلمرو زبان فارسی محدود است و درنتیجه نوآوری و ابتکار و خلاقیت.

۱۸۳۱م:دو مورخ آمریکایی و یک مقاله نگار روس که زادروز هر سه شانزدهم فوریه است درباره اهمیت آسیای میانه و مناطق جنوبی آن به طور جداگانه و در طول دو قرن گذشته نظریه ای واحد را مطرح ساخته اند که هنوز مورد توجه است و با بازگشت روسیه و چین به صحنه رقابت ها در جهان در دهه نخست قرن ۲۱ بر سر قدرت، این توجه گسترش یافته زیرا که رقابت بر سر نفوذ در آسیای میانه بیشتر شده و این بار، ایران هم در میدان رقابت است. بسیاری از اصحاب نظر ورود ناتو به افغانستان را بخشی از این رقابت دانسته اند. تقویت بلوک "اوراسیا" در نیمه دوم دهه اول قرن ۲۱، مساعی روسیه – چین و ایران را در کنار هم و در برابر غرب قرار داده است. وجود تاجیکیان در آسیای میانه و افغانستان که خویشاوند اتباع دولت ایران هستند، دست تهران را در این رقابت قویتر از سایرین نشان می دهد.

این سه اندیشمند عبارتند از: نیکلای لسکوف (متولد ۱۶ فوریه ۱۸۳۱ و متوفا در مارس ۱۸۹۵) روزنامه نگار و داستان نویس بزرگ روس که ماکسیم گورکی هم از نظرات او دفاع کرده است؛ ون بروکس (متولد ۱۶ فوریه ۱۸۸۶ و متوفا در مه ۱۹۶۳) ادیب و نقدنویس، مورخ و بیوگرافی نگار آمریکایی برنده جایزه پولیتزر و جورج کنان (متولد ۱۶ فوریه۱۹۰۴ و متوفا در سال ۲۰۰۵) مورخ و پالیسی میکر معروف آمریکا. هر سه به یک مضمون ابراز نظر کرده اند که ماحصل آن چنین است؛ دولتی قدرت اول جهان خواهد بود که آسیای میانه و مناطق جنوبی آن (افغانستان و بلوچستان شرقی) تا اقیانوس هند را درکنترل داشته باشد.

روشن نیست که تزار وقت روسیه با توجه به نظر «لسکوف» که در یک مجله چاپ مسکو انتشار یافته بود به تصرف خان نشین های آسیای میانه که در آن زمان اسما جزیی از ایران بشمار می آمدند اقدام کرده بود که انگلستان با دوز و کلک بسیار و با جداساختن مناطق جنوبی آمودریا از ایران و نامگذاری آنها به «افغانستان» و ضمیمه ساختن بلوچستان شرقی به هندوستان آن زمان مانع پیشروی تزار به جنوب آمودریا و رسیدن به اقیانوس هند شد. بروکس و کنان نیز از اهمیت سیاسی و استراتژیک مناطق یادشده در بالا سخن گفته و بدون درکنترل داشتن آنها، قدرت برتر جهان شدن را خارج از بحث خوانده اند. اجرای نظرات کنان مبنی برلزوم "در محاصره قراردادن بلوک شرق" بود که سرانجام به فروپاشی این بلوک از درون انجامید. حکومت وقت در ایران به مساعی آمریکا در محاصره شوروی (اجرای فرضیه جورج کنان) کمک موثر کرده بود.

آسیای میانه (فرارود و مناطق شمالی آن) اینک پنج جمهوری مستقل را تشکیل می دهند؛ گو اینکه ایالت شمال غربی چین را هم جزیی از آسیای مرکزی به حساب می آورند. درپی رویداد ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، نخست آمریکا و سپس ناتو (غرب) در افغانستان مستقر شده اند و چون صحبت از بیرون رفتنشان نیست، ورود قدرت های "اوراسیا" به صورت یک بدنه و یا به شکل جداگانه به صحنه قابل پیش بینی است و اگر چنین شود معارضه بعید نیست مخصوصا که قرارداد هرات منعقده در پاریس در قرن نوزدهم دست ایران را برای هرگونه مداخله و قطع توطئه برضد خود و دفاع از تاجیکها بازگذارده و به این ترتیب هرگونه اقدام ایران در این راستا مشروع است. روسیه نیز توافق های محرمانه با غرب دارد که طبق همین توافق های نیروهای خودرا در فوریه ۱۹۸۹ پس از هشت سال از افغانستان خارج ساخت.

در آسیای میانه، در برابر مساعی غرب، قبلا تلاش چهارجانبه دیگری مشاهده می شد و این تلاش ها که از سوی روسیه، چین، ایران و نیز هند بعمل می آمد اینک از این جهت (ایستادگی در برابر نفوذ غرب) در چارچوب سازمان همکاری های شانگهای متمرکز شده اند و قدرت "اوراسیا" دارد واقعیت می یابد. تلاش های داخلی – اقتصادی و فرهنگی – به صورت سابق و جداگانه ادامه دارد، در چارچوب این تلاشهای جداگانه با هدف تقویت مناسبات دوجانبه، خویشاوندی ساکنان و وجود فرهنگ و تاریخ مشترک به ایران کمک بسیار می کند. تاجیکهای منطقه (پارس ها) متحدان بی چون و چرای ایرانیان هستند و خواهان گسترش همکاری های فرهنگی و اقتصادی دوجانبه. آخرین تلاش در این زمینه مربوط است به ایجاد یک مرکز فرهنگی ایران و تاجیک در شهر خجند در ایالت سغدیای تاجیکستان در فوریه ۲۰۰۹. خجند روزگاری پایگاه مرزبان بزرگ ایران در شمال شرقی وطن مشترک ما بود و همین نیرو قرنها مانع ورود هون ها و زردها به ایرانزمین شده بود. پس از هجوم عرب، خجند از مراکز بزرگ پاسداری از زبان فارسی و تمدن و فرهنگ ایرانی بوده است.

۲۰۰۷م:فیدل کاسترو مرد بزرگ تاریخ معاصر که در ۸۱ سالگی (و از اواخر سال ۲۰۰۷) پس از بهبودیافتن از بیماری دستگاه گوارش به مقاله نگاری در وبسایت خود و روزنامه «گرانما» چاپ هاوانا پرداخته در یک مقاله اش که نیمه فوریه ۲۰۰۸ انتشار یافت ضمن بررسی رقابت های انتخاباتی وقت در آمریکا نوشته بود که «مکین» نامزد حزب جمهوریخواه آمریکا در گروگان مافیای این کشور است و در نتیجه فاقد اراده. کاسترو افزوده بود: مکین (که چند دوره سناتور است) نان اسیر شدن خود در حمله هوایی به ویتنام را می خورد (که خلبان بمب افکن بود و هواپیمایش سرنگون شد) و فاقد پیش شرط های ریاست بر یک کشور، ولی در هرحال نباید اخلاقیات را فراموش کند و در نطق های تبلیغاتی اش دروغ بگوید و برای رفتن به کاخ سفید به هرکاری دست بزند. کاسترو پیش بینی کرده بود که بعید است حزب جمهوریخواه با اشتباهات هشت ساله جورج دبلیو بوش و افراط گری مشاوران او و عقده های روانی معاونش – دیک چنی – در انتخابات نوامبر ۲۰۰۸ برنده شود. روال کار در ایالات متحده به مرور زمان از مسیر خارج شده است و دشوار است که حزب دمکرات هم بتواند آن را دست کم به مسیر سابق (که آن هم رضایتبخش نبود) بازگرداند. عدم دقت در انتخاب مشاوران کاخ سفید عامل بیشتر این مشکلات بوده است که دودش به چشم توده مردم می رود.

مرور زمان نشان داد که پیش بینی کاسترو درست بود، حزب دمکرات برنده انتخابات (ریاست جمهوری و پارلمان) شد ولی مشکلات ادامه دارد.

T A K F A R S

۱۸۳۸م:شانزدهم فوریه زادروز «Henry Brooks Adams هنری بروکس آدامز» مورخ، روزنامه نگار، فرضیه پرداز و داستان نویس آمریکایی است که در سال ۱۸۳۸ به دنیا آمد و در ۲۷ مارس ۱۹۱۸ درگذشت. وی نوه و نتیجه دو رئیس جمهور پیشین ایالات متحده آمریکا ـ جان کوینسی آدامز (ششمین رئیس جمهور) و جان آدامز (دومین رئیس جمهور) ـ است. هنری متولد شهر بوستون (باستن) که پس از انجام تحصیلات دانشگاهی سالها در اروپا اقامت داشت در بازگشت به وطن، در شهر واشنگتن سکونت گزیده و روزنامه نگاری را پیشه ساخنه و در این شغل به افشای فساد سیاسی در دستگاه حکومتی آمریکا پرداخته بود. وی ضمن ادامه به نوشتن مقاله برای روزنامه ها به تدریس تاریخ در هاروارد و نیز تالیف تاریخ و پردازش فرضیه های متعدد و نیز داستان نگاری سرگرم شد که ۳۹ سال ادامه یافت.

آدامز با تجربه هایی که از اروپا و آمریکا به دست آورده بود؛ در نوشته هایش یهودیان جهان غرب (اروپا و آمریکا) را متهم کرده است که می کوشند کلیدهای اقتصاد جهان و به ویژه پول، کنترل روزنامه های آمریکا، کار چاپ و تالیف و امور سیاسی (پالیتیکز) را به دست گیرند و از این طرق و با داشتن مهار افکار بوسیله رسانه هایشان؛ خط دهنده فعالان دمکراسی و سیاسیون باشند. هنری آدامز نوشته است: با هرکس و صاحب هرفکر و عقیده می شود همزیستی کرد جز زرپرستان و بروکرها (واسطه ها). به باور آدامز که در نوشته هایش منعکس است، اگر یهودیان آمریکا بر رسانه های این کشور (در آن زمان روزنامه، کتاب و تئاتر) مسلط شوند، آمریکا جای مناسبی برای زندگی کردن نخواهد بود. وی (در زمان خود) یهودیان آمریکایی را متهم کرده است که می کوشند کار تعیین سیاست های این دولت را به دست گیرند و برنامه ها را بنویسند و ….

هنری آدامز صاحب فرضیه های متعدد است ازجمله فرضیه او در آموزش و پرورش به نام «آموزش و پرورش هنری آدامز» و فرضیه تاریخ. هنری آدامز «تاریخ» را یک پروسه حرکت به جلو (با موازنه نیروهای مخالف، نفوذ و عمل) می داند که همانند قانون ترمودینامیک عمل می کند که قدرت های نظامی (میلیتاریستیک) مایلند و می کوشند که موازنه را برعکس کنند.

وی در زمینه دمکراسی ـ از فرضیه تا پرکتیس ـ نظرات ویژه ارائه داده که آنها را به صورت داستانی زیر عنوان «ناول دمکراسی» برنگاشته است.

از آدامز آثار متعدد باقی مانده است ازجمله: مجموعه رسالات تاریخی، ناول دمکراسی، نخست: آموزش و پرورش، درباره قانون انگلوساکسون، آمریکا در زمان توماس جفرسون، زندگی آلبرت گالاتین، جان راندولف و ….

۱۳۱۱ش:محسن میرزایی روزنامه نگار با تجربه ایران ۲۷ بهمن ۱۳۱۱ به دنیا آمده است، میرزایی پس از فراغت از تحصیل در رشته ادبیات فارسی از دانشگاه تهران، در تابستان ۱۳۳۵ نخستین دوره آموزش روزنامه نگاری ایران را طی کرد و در روزنامه اطلاعات بکار پرداخت. وی کار خبر را با تهیه و تنظیم اخبار اجتماعی و مطالب تاریخ و باستان شناسی آغاز و سپس ستون جالبی تحت عنوان "محافل و مجالس" ابتکار کرد . آنگاه سردبیر شب روزنامه اطلاعات (معاون سردبیر اجرایی) شد . محسن میرزایی ضمن ادامه ستون خود و نوشتن فیچر تاریخی، دستیار سناتور عباس مسعودی مدیر موسسه اطلاعات شد که در ژورنالیسم ایران مقام بالایی بشمار می آمد و با این مقام به صورت موفق ترین فارغ التحصیلان نخستین دوره آموزش روزنامه ایران درآمد. میرزایی سپس به سمت سرپرست خبرنگاران و نمایندگان روزنامه اطلاعات در سایر کشورها منصوب شد و سفرهای متعدد به اروپا، آمریکا و اکناف جهان کرد و با روش های روزنامه نگاری ملل دیگر هم آشنا شد و با یک رشته مطالعات در زمینه ادورتایزینگ (آگهی ها) و درباره طرز فعالیت کمپانی ها و آژانسهای اعلان، به نوسازی این کار در ایران دست زد. به موازات تمامی این مشاغل، میرزایی دست از نوشتن تاریخ نکشید که صفحات "28 هزار روز" در روزنامه اطلاعات کار او و محصول پژوهش هایش است.

میرزایی در عین حال در سال ۱۳۵۲ یک مرکز پژوهش های تاریخی و اسناد به وجود آورد و مشاور یک کانون بزرگ آگهی در ایران شد. میرزایی پرکار همزمان با روزنامه نگاری، به تالیف کتاب دست زد. از جمله "سرنوشت واقعی ملیجک"، "اسناد توطئه محمدعلی شاه قاجار"، "خاطرات ملیجک (غلامعلی خان عزیزسلطان)" در چهار جلد، "تاریخچه بریگاد قزاق" در ۲ جلد، "جریان مهاجرت (کشیده شدن جنگ جهانی اول به ایران)" و … .

میرزایی در سال ۱۳۸۸ ضمن ادامه نوشتن مطلب برای روزنامه های تهران، تالیف تاریخچه تبلیغات در ایران را در دست تهیه داشت . او که همچنان مشاور یک کانون بزرگ تبلیغات تجاری در تهران است، عکس های تاریخی ایران در دوران قاجاریه را در یک وبسایت تحت عنوان "یادگاران www.yadegaran.com"، قرار داده است.

میرزایی در سال ۱۳۷۳ صفحه ای تحت عنوان "از طهران دیروز تا تهران امروز" برای روزنامه همشهری (متعلق به شهرداری تهران) دایر کرد. به موازات آن و با همکاری منصور تاراجی در روزنامه ایران یک رشته مطالب تاریخی تحت عنوان "خاورمیانه: از سقوط امپراتوری عثمانی تا به امروز" را به چاپ رسانید. میرزایی در دهه های ۱۳۵۰ و ۱۳۶۰، ضمن کار به تکمیل تحصیلات روزنامه نگاری در آمریکا و اروپا پرداخت که بر فیچرنویسی و ادورتایزینگ متمرکز بود.

تک فارس www.takfars.ir

۱۹۹۵م:نیمه فوریه ۱۹۹۵ (۲۶ بهمن ۱۳۷۴) مایکل کینگزلی Michael Kingsley روزنامه نگار آمریکایی اعلام داشت که کار انتشار یک نشریه جامع (تمام عیار) را در اینترنت (به صورت آنلاین) آغاز کرده است و این نشریه «سلیت Slate» عنوان دارد و به این ترتیب سایبر ژورنالیسم (Cyber journalism روزنامه نگاری آن ـ لاین) پا به عرصه وجود گذارد که تحولی بسیار بزرگ در روزنامه نگاری بوده است. با اینکه از عمر «بولتن بورد» آن ـ لاین که در سالهای ۱۹۸۳ و ۱۹۸۴ توسط «براین ردمن» و «برد تمپلتون» تکمیل شده بود سالها می گذشت، در فوریه ۱۹۹۵ شنیدن عنوان «نشریه تمام عیار اینترنتی» حرف تازه ای در دنیا بود. (عنوان «وبلاگ، بلاگ» از بارگرBarger و مرهولتز Merholtzاست).

در پی انتشار «سلیت» در اینترنت، روزنامه های چاپی و بیشتر مجله ها به تدریج ادیشن «آن ـ لاین» درست کردند که رادیو تلویزیونها هم در این کار به آنها پیوستند و چون خبرگزاری های ملی و محلی نیز اخبارشان را در اینترنت قراردادند و برخی از روزنامه ها کل مطالب خبرگزاری های بزرگ را بر ادیشن اینترنتی ضمیمه کردند، این خبرگزاری ها هم ناچار شدند وارد اینترنت شوند، در وبسایت خود آگهی تجاری درج کنند و در دسترس همگان قرارگیرند. ورود خبرگزاری ها که «کمک رسانه» هستند به «شبکه شبکه ها» رسانه های معمولی را دچار بحران کرد زیرا که مخاطبان خبر احساس بی نیازی کردند و این رسانه ها مجبور به روی آوردن به مطالبی شدند که جنبه آموزش عمومی دارد (فیچر)، تفسیر و مقاله، مصاحبه با اصحاب نظر (نه مقامات دولتی و سیاسی)، اخبار اختصاصی و اینوستیگیتیو، تحلیل، مطالب حاشیه ای، کاریکاتور و عکس تا مخاطبان احساس بی نیازی از آنها را نکنند. از سال ۲۰۱۰ هم بعضی از روزنامه ها ازجمله نیویورک تایمز به تأسی از وال استریت جرنال اعلام کرده اند که مشاهده ادیشن اینترنتی خودرا پولی خواهند کرد. نشریه آنلاین با ادیشن اینترنتی یک روزنامه تفاوت دارد. اگر کل مطالب یک روزنامه و «پی دی اف» آن در اینترنت قرارگیرد به آن ادیشن اینترنتی گویند و اگر از لگو روزنامه استفاده شود ولی مطالب را کم و زیاد کنند و گرافیک دیگری بکار برند «آنلاین روزنامه …» خوانده می شود که از نیمه سال ۲۰۰۹ چندین روزنامه بزرگ کلا به صورت آنلاین درآمده اند که تهیه آن ارزان و مخاطب بیشتری دارد ازجمله کریسچن سیّنس مانیتور. در ادبیات و نشریات بین المللی مربوط، یونس شکرخواه مبتکر و پایه گذار نشریات آنلاین در ایران معرفی شده است. شکرخواه متولد تیرماه ۱۳۳۶ (شهر مشهد) دکتر در علوم ارتباطات، فوق لیسانس روزنامه نگاری و لیسانس زبان و ادبیات انگلیسی)، دبیر پیشین اخبار و مقالات بین الملل کیهان، سردبیر سابق روزنامه جام جم، سردبیر همشهری آنلاین، رئیس یک بخش پژوهش و مطالعات در دانشگاه تهران و استاد روزنامه نگاری است. دکتر شکرخواه همچنین مولف چندین کتاب در رشته روزنامه نگاری است.

آنلاین ها روز به روز تکمیل شده اند و چون شبکه های تلویزیونی اخبار و مطالب خود را به صورت نوشته و عکس در سایت اینترنتی شان قرار می دهند و از این لحاظ هم رقیب روزنامه ها شده اند، رسانه های چاپی نیز بر مطالب نوشتاری خود «Podcast پادکست = اخبار صوتی یا رادیویی)» و ویدیو (فیلم خبری = خبر تلویزیونی) اضافه کرده اند و لحظه به لحظه هم اخبار را up to date می کنند (اخبار تکمیلی و خبرهای تازه را بر مطالب سابق می افزایند). به علاوه، هر سه نوع رسانه (روزنامه، رادیو و تلویزیون) که در ادیشن آن ـ لاین شبیه و مطابق یکدیگر شده اند، «پست کامنت» هم درست کرده اند که پدیده تازه ای است (دریافت اظهار نظر فوری مخاطب درباره هر مطلب با قراردادن باکس اظهارنظر و ایمیل خود که مخاطب نظرش را همانجا در داخل باکس تایپ و ارسال می کند و همگان می توانند بخوانند، و مجموعه این نظرات به صورت خبر ژخش و منتشر می شود).

این وضعیت، سایبر ژورنالیسم (رسانه داری آن ـ لاین) را به تدریج به صورت «مین ستریم» حرفه روزنامه نگاری درآورده و ادیشن چاپی تحت الشعاع ادیشن آنلاین قرارگرفته است مخصوصا که پروانه و تاسیسات و هزینه زیاد لازم ندارد. وسعت کار آنلاین ها به جایی رسیده است که روزنامه ها در ادیشن آنلاین خود هنگام دادن خبر از یک آهنگ تازه موسیقی، فیلم سینمایی و انتشار یک کتاب؛ قسمت هایی از آن را عینا قرار می دهند و همچنین انواع آگهی. به این ترتیب هرفرد با یک لپ تاپ و مشترک یک براوزر (اینترنت اکسپلورر، مازیلا فایرفاکس و …) بودن می تواند در هرگوشه از جهان و حتی در حال مسافرت نه تنها از مطالب همه رسانه ها و عمدتا به رایگان استفاده کند بلکه خود ناشر یک روزنامه باشد؛ مخاطب داشته باشد و هم منبع برای سایر رسانه ها قرارگیرد و خبرهای اختصاصی و نظرات (مقاله های) او را نقل کنند. اگر این افراد (وبلاگ نگارها) روزنامه نگار نباشند به آنان سیتیزن ژورنالیست می گویند. به این ترتیب؛ اینترنت کاری تحت عنوان «سیتیزن ژورنالیسم = مردم معمولی در نقش روزنامه نگار» به وجود آورده است که نهایت گسترش آزادی بیان است و هرکس می تواند صدای خودرا به گوش ها برساند و این پدیده صدارسانی از زمانی به تحقق کامل نزدیک شده است که سرچ انجین ها (با افزودن آگهی تجاری برآن و سود بردن) به نقل مطالب «وب سایت ها» پرداخته اند و حوزه کار این سرچ انجین ها دارد به تدریج همه زبانها (صرف نظر از بکاربردن کدام الفبا)را شامل می شود. این آرزوی بشر بود که روزی هر فرد بتواند برای حرفهایش شنونده داشته باشد و رسانه ها (ابزارهای خبر و نظر) از انحصار خارج شوند و سانسور مدفون شود.

عمومیت یافتن وبسایت به تسهیل کار روابط عمومی (پی آر) کمک بسیار کرده و اینک مقامات و معاریف و نهادها دارای وبسایت رسمی و اختصاصی هستند که مطالب خودرا (خبر و نظر) در آن قرار می دهند و رسانه ها و خبرگزاری ها نقل میکنند.

با پیدایش وبسایت که کمک بزرگی به آزادی بیان عقیده و نظر و نیز افشاء گری است عناوین تازه ای ازجمله ژونالیسم خصوصی، سیتیزن ژورنالیست و … هم بوجود آمده است. وبسایت ها برحسب حجم و مطالب به هفت دسته تقسیم شده اند از این قرار:

مایکروسایت Micro site، مینی سایتMini site، کانتنت سایتContent site، بلاگ سایتBlog site، فوروم سایتForum site، ای ـ کامرس سایت E.Commerce site و سوشل نت ورکینگ سایت Social networking Site (ازقبیل تویترTwitter، فیس بوک Facebook و …).

۱۴فوریه ۲۰۰۸ شبکه های تلویزیونی آمریکا ویدیو (فیلم) درگیری یک مامور پلیس شهر بالتیمور مریلند با یک نوجوان ۱۴ ساله و نیز معلق ساخته شدن ویلچر یک علیل در کلانتری پلیس حومه شهر تمپای فلوریدا توسط یک «بانوپلیس» را از وب سایت دو روزنامه محلی با ذکر منبع نقل کرده بودند. نوجوان ۱۴ ساله که در خیابان اسکیت بازی می کرد نسبت به اخطار مامور پلیس بی اعتنایی کرده بود.

مرد علیل یک دانشجوی دکترای فلسفه به نام «براین سترنرBrian Sterner» بود که هنگام عبور با ویلچر خود از یک چهار راه باعث بند آمدن ترافیک شده بود و مامور پلیس او را به کلانتری هیلزبورو برده بود که در آنجا بانو «چارلت جونز» مامور پلیس در جریان یک گفت و گوی تند ویلچر او را واژگون کرده و وی را نقش بر زمین ساخته بود. ستون فقرات استرنر ۳۲ ساله در ۱۸ سالگی در جریان تمرین کشتی آسیب شدید دیده و علیل (Quadriplegic) شده است. با وجود این به تحصیلات خود تا دکترا ادامه داده است. هر دو فیلم توسط دوربین های مراقبت گرفته شده و با قرار گرفتن فیلمها در سایت روزنامه ها و پخش آنها از شبکه های تلویزیونی، هر دو مامور پلیس تعقیب قضایی شده اند.

تکفارس

«کریس گپهام» در مقاله ای درباره «سایبر ژورنالیسم» پیش بینی کرده است که تا سال ۲۱۵ همه رسانه ها (نوشتار، صوت و تصویر) به یک صورت درخواهند آمد و آن ـ لاین خواهند شد. در عین حال به باور گپهام، تکنولوژی اینترنت خدمت بزرگی به گسترش و تحکیم حقوق بشر (و ازجمله آزادی و دمکراسی)، و تکامل رسانه های «آن ـ لاین»؛ بزرگترین تحول تاریج روشنگری بوده است.

۱۵۶۸م:۱۶ فوریه ۱۵۶۸ کلیسای کاتولیک به پشتیبانی از پادشاه وقت اسپانیا در یک اعلامیه تکفیریه سه میلیون هلندی پروتستان را متهم به الحاد کرد و سزاوار مرگ (اعدام) خواند. این اتهام در جریان جنگهای ۸۰ ساله وارد آمده بود. هلندی ها برای نجات خود از سلطه پادشاه کاتولیک مذهب اسپانیا، این جنگها را آغاز کرده بودند. هلند (ندرلند) اینک دارای ۱۹ میلیون جمعیت است که بیشترشان پروتستان هستند. جنگهای ۸۰ ساله که به برتری اسپانیا پایان داد در سال ۱۵۶۸ آغاز شده و در سال ۱۶۴۸ پایان یافته است.

۱۹۲۴م:۱۶ فوریه سال ۱۹۲۴ نزدیک به دو سال پس از این که مصر شناسان موفق به یافتن محل دفن« توتانخامن » فرعون خردسال مصر شده بودند که ۱۳۳۷ سال پیش از میلاد مرده بود تابوت او را کاملا باز کردند و به جسد مومیایی شده اش رسیدند. معاینه استخوانهای توتانخامون ثابت کرد که وی هنگام مرگ بیش از ۱۵ سال نداشت . وی در دره فراعنه در نزدیکی لوکسور مدفون شده بود. تابوت او در مرکز چند اطاق داخل هم قرارداده شده بود . در اطاقهای دیگر اشیائی که در طول حیات با انها سر و کار داشت از جمله دو ارابه قرار داده شده بود. ظروف و ابزار های متعدد طلا و نقره و علامت سلطنت بر مصر علیا و سفلی نیز در انجا یافت شد. بر دیوار اطاقها مطالب متعدد نوشته شده بود. البسه و ظروف حاکی از تمدن پیشرفته آن زمان بوده است. عکس دکتر کارتر مصر شناس انگلیسی را در حال مشاهده جسد مومیایی شده توتانخامن در فوریه ۱۹۲۴ نشان می دهد.

۱۹۴۲م:ژاپنی ها پس از تصرف سنگاپور که نیمه فوریه ۱۹۴۲ صورت گرفت از ۱۶ این ماه به جستجو برای یافتن نظامیان انگلیسی پرداختند و ظرف دو روز همه را دستگیر کردند. محاصره سنگاپور که پایگاه دریایی مهمی بود و کنترل تنگه مالاکا از انجا صورت می گرفت دو ماه طول کشید . نیروهای ژاپنی از طریق جنگلهای تایلند خود را به سنگاپور رسانیده بودند . انگلیسی ها در جنگهای جنگلی به پای ژاپنی ها نمی رسیدند. ژاپنی ها با شعار اخراج اروپائیان استعمارگر از آسیا بر ضد آنان در آسیای شرقی و جنوب شرقی وارد جنگ شده بود. عکس ، صحنه ای از تسلیم نظامیان انگلیسی به ژاپنی ها را در ۱۶ فوریه ۱۹۴۲ نشان می دهد.

۱۹۵۹م:شانزدهم فوریه ۱۹۵۹ و ۴۷ روز پس از فرار باتیستا [که ۷ سال دیکتاتور کوبا بود] و پیروزی انقلاب مسلحانه کوبا، فیدل کاسترو سمت نخست وزیری کوبا را پذیرفت زیرا که خوزه میرو کوردوبا از نخست وزیری کوبا کناره گیری کرده بود. فیدل در آن روز به جزئیات برنامه هایش اشاره نکرد و تنها گفت که برنامه هایی دارد و نخستین هدف او ارتقاء کیفیت زندگی کوبایی ها و قطع استثمار و نابرابری است.

کاسترو گفته بود که علاقه به میز و مقام ندارد، هدف او خدمت است. فیدل سه ماه بعد پس از یافتن فرد واجد شرایط برای نخست وزیری تصمیم به کناره گیری از این سمت گرفت که شورای وزیران نپذیرفت،مردم به خیابانها ریختند و اورا مجبور به انصراف ازکناره گیری کردند. تنها پس از تصویب قانون اساسی کوبا در ۱۵ فوریه ۱۹۷۶ بود که فیدل کاسترو را رسما رئیس جمهور کوبا خطاب کردند. ۱۵ فوریه همچنین یادآور رویداد دیگری است که جهان هنوز از تاثیر آن رها نشده است. در ۱۵ فوریه ۱۸۹۸ انفجاری مرموز در زره دار آمریکایی «مین» که در ساحل هاوانا لنگر انداخته بود روی داد که ضمن آن ۲۶۰ نظامی آمریکایی کشته شدند. این رویداد به دولت واشنگتن فرصت داد تا به اسپانیا (اختیاردار کوبا از سال ۱۴۹۲) اعلان جنگ دهد و قدم به دورانی بگذارد که مورخان آمریکایی ـ خودشان ـ آن را ظهور امپریالیسم آمریکا نوشته اند و با توجه به تحولات جهانی دهه جاری، ختم آن را قبل از پایان سال ۲۰۱۰ پیش بینی کرده اند. پتر کبیر ـ نیرومندترین رزمناو جهان ـ با همراهان در نوامبر و دسامبر ۲۰۰۸ درهمان محلی که ۱۱۰ سال پیش از آن «مین» منفجر شده بود لنگر انداخت که تامل برانگیز است.

فیدل که دولت واشنگتن گمان نمی برد یک سوسیالیست باشد از هفتم آگوست ۱۹۶۰ با ملی کردن مراکز تولید در کوبا و ازجمله تاسیسات متعلق به آمریکاییان خشم و عناد آن دولت را برانگیخت. دولت واشنگتن پس از آنکه کاملا اطمینان یافت فیدل کاسترو یک سوسیالیست تمام عیار است از سوم ژانویه ۱۹۶۱ با کوبا قطع رابطه کرد و ترتیب حمله نظامی به کوبا (تعرض خلیج خوک ها) را داد که این تعرض ۱۷ آوریل ۱۹۶۱ آغاز و همان روز شکست خورد [تعرض کماندوهای آمریکایی به خاک ایران نیز در آوریل ۱۹۷۹ انجام شد که در صحرای طبس با شکست رو به رو شد]. در تعرض خلیج خوک ها، فراریان و خود ـ تبعیدی های کوبایی که توسط «سی. آی. ا.» آموزش دیده و مسلح شده بودند شرکت کرده بودند و همه به اسارت درآمدند که بعدا فیدل هر کدام از آنان را با یک تراکتور معاوضه و آزاد کرد که تحقیر دولت وقت واشنگتن بشمار آورده شد و این دولت از همان زمان کوبا را تحریم و محاصره اقتصادی کرده است که همچنان ادامه دارد. فیدل کاسترو که تحت تحریم قرار گرفته بود متحد مسکو شد و اجازه استقرار موشک اتمی به دولت شوروی داد. این وضعیت بود که در سال ۱۹۶۲ دو ابرقدرت وقت را در یک قدمی جنگ اتمی قرارداده بود. در پی فروپاشی شوروی و قطع کمک های آن به کوبا وضعیت اقتصادی این جزیره دچار ضعف بیشتری شد که درگیری دولت واشنگتن در افغانستان و عراق سبب روی کار آمدن چپ ها، سوسیالیست ها و بومیان (سرخپوستان) در آمریکا لاتین شد و فیدل کاسترو به صورت یک مرشد و مراد بزرگ درآمد و با اینکه از ژوئیه ۲۰۰۶ بیمار و از فوریه ۲۰۰۸ از امور دولتی کناره گیری کرده و مقاله نگار شده است سران لاتین پی در پی برای دیدار او و گرفتن اندرز به هاوانا می شنابند.

۱۹۶۷م:در این روز در سال۱۹۶۷ و درجریان جنگ ویتنام، لیندن جانسون رئیس جمهوری وقت آمریکا به سازمان مرکزی اطلاعات (سیا) دستور داد که کمک های مالی سری خود به سازمانهای دانشجویی، اتحادیه های کارگری و رسانه ها را که به منظور مبارزه با کمونیسم صورت می گرفت متوقف سازد. مدیر وقت «سیا» اعتراف به دادن چنین کمکهایی کرده بود و باعث ایجاد نگرانی در جامعه آمریکا شده بود.

"سیا" طبق قانون تاسیس خود، تنها می تواند در رابطه با خارجیان و کشورهای دیگر فعالیت کند. در زمینه امور داخلی، "سیا" اطلاعات خودرا با اف بی آی (پلیس امنیت داخلی آمریکا) در میان می گذارد و در این زمینه قرارگاههای مشترک دارند. دولت جورج دبلیو بوش در دهه اول قرن ۲۱ سازمانهای ۱۶ گانه اطلاعاتی آمریکا را زیر نظر یک مدیریت قرارداده است ولی هرکدام فعالیت جداگانه و مدیر عامل از آن خود دارد.

takfars.ir

۲۰۰۰م:«هانس بلیکس» که به مدت سه سال، از سال ۲۰۰۰ تا اشغال نظامی عراق در آوریل ۲۰۰۳، ریاست بازرسان بین المللی ( سازمان ملل) کشف اسلحه کشتار جمعی را در این کشور برعهده داشت ۱۵ فوریه ۲۰۰۴ به صف منتقدان از سران دولتهای آمریکا و انگلستان پیوست و در نشست باشگاه دوستی اروپائیان و آمریکائیان درهایدلبرگ آلمان گفت که در عراق اثری از اسلحه کشتارجمعی به دست نیامده بود و سران آمریکا و انگلستان بدون این که چیزی به دست آمده باشد و صرفا به استناد گزارش ماموران اطلاعاتی خود که اینک نادرست بودن آنها ثابت شده است تعرض نظامی به یک کشور عضو سازمان ملل را آغاز کردند و در این زمینه، عمل این دو مشابه معامله گران (سیلزمن ها و دلالها ) بود که حکایت از تنظیم نقشه و برنامه تعرض نظامی و در دست داشتن عراق از پیش تنظیم شده و یک پالیسی پابرجا دارد. به همین دلیل (سیاست کلی بودن)، سران واشنگتن و لندن به اعتراض دهها میلیونی جهانیان و اندرز سران دولتهای دیگر که از این تعرض نظامی منصرف شوند توجه نکردند!. بلیکس که در برابر بیش از پانصد تن از اعضای باشگاه سخنرانی می کرد افزود: در یک دمکراسی، دولتمردان باید انتظار شنیدن انتقاد از کارهایشان را داشته باشند و از پیش، خود را آماده پاسخ دادن کنند. آیا این دو تن آماده اند بگویند که با چه سند متقن و دلیل استوار اقدام به حمله و اشغال نظامی یک کشور مستقل و دور دست (غیر متحارب) را کردند؟۱.

۲۰۰۴م:یکشنبه ۱۵ فوریه ۲۰۰۴ دهها هزار اسپانیائی در مادرید و دیگر شهرهای بزرگ این کشور بر ضد اشغال نظامی عراق دست به راهپیمایی و تظاهرات زدند. یکی از شعار های این تظاهرکنندگان که در میدان اسپانیا در شهر مادرید هم مشاهده می شد این بود: کجاست اسلحه کشتارجمعی عراق؟. «تظاهرکنندگان» حزب حاکم وقت اسپانیا (حزب نخست وزیر خوزه ماریا ازنار) را که نیرو به عراق فرستاده بود حزب جنایتکاران خواندند و قول پایین کشیدن آن را در انتخاب بعد از اریکه قدرت دادند.

مرور زمان نشان داد که تظاهرکنندگان به قول خود وفا کردند و در انتخابات بعدی "ازنار" و حزبش را برکنار کردند و دولت بعدی اسپانیا نیروهای این کشور را از عراق فراخواند.

۲۰۰۸م:ده ماه پس از کشتار ۳۲ استاد و دانشجو در ویرجینیا تک (دانشگاه تکنولوژیک ویرجینیا) به دست یک دانشجوی کره ای که خودکشی کرد، و یک هفته پس از قتل دو دختر دانشجو در "لوئیزیانا تکنیکال کالج" به دست دانشجوی دیگر که او هم یک دختر بود و خودکشی کرد؛ بعد از ظهر چهاردهم فوریه ۲۰۰۸ حادثه مشابهی در دانشگاه ایلی نوی شمالی (NIU) واقع در دیکلبDekalb (درنزدیکی شیکاگو) روی داد و یک دانشجوی فوق لیسانس روانشناسی شعبه دیگر دانشگاه ایلی نوی که در جلد گیتار، یک تفنگ و ۳ تپانچه پنهان کرده بود وارد یکی از تالارهای سخنرانی دانشگاه (لکچر روم) شد و به سوی دانشجویان که سرگرم شنیدن درس استاد بودند تیراندازی کرد که در این تیراندازی چهاردختر و یک پسر دانشجو کشته و ۱۶ دانشجوی دیگر مجروح شدند. تیرانداز که استیون کزمیرزاکsteven Kazmierczak نام داشت و ۲۷ ساله بود سپس در همانجا خودکشی کرد. از تالارهای سخنرانی معمولا برای تدریس کلاسهای پرجمعیت استفاده می شود. این تالارها در قسمت سخنران (محل تریبون) دارای پرده و در ورودی جداگانه است که استیون از همین در و از پشت پرده وارد تالار شده بود.

در فاصله دو تیراندازی در ویرجینیا تک و «ان. آی. یو»، حوادث مشابه اما کم تلفات دیگری در مدارس آمریکا روی داده بود.

گزارش پلیس حاکیست که استیون دانشجویی ساعی، آرام و بی آزار بود. وی از مدتی پیش داروی آرامش اعصاب مصرف می کرد که اخیرا استفاده از آنها را قطع کرده بود و ظاهرا! قطع همین دارو، در روحیه او تاثیر گذاشته بود. تحقیقات بعدی پلیس نشان داد که استیون از سه روز پیش از تیراندازی، در هتلی در نزدیکی دانشگاه بسر می برد و مقداری مهمات در اطاق هتل از او باقی مانده است. وی که در روز والنتاین (روزی که برای ابراز عشق و محبت است) دست به کشتار زده بود قبلا برای دوست دخترش یک بسته پست کرده بود ولی در آن به جای هدیه والنتاین، مهمات قرارداده بود. استیون قرار بود مددکار اجتماعی شود. وی از مدتی پیش دستهای خود را خال کوبی کرده بود.

۴۶۸: فرانکهای اروپا تحت فرمان رئیس خود «کلویس» پس از شش قرن به سلطه رومیان بر فرانسه و آلمان پایان دادند و حکومت رومیان بر این دومنطقه برای همیشه پایان یافت .

۱۶۰۱: ژاپنی موفق شدند از روی مدل اروپائیان نخستین کشتی از این دست را که یکصد تن ظرفیت داشت بسازند.

۱۶۸۰: عثمانی پس از شکست نظامی از اتحادیه اسلاوها ( روسیه و لهستان ) تعهد سپرد که از آن پس چشمداشتی به اوکراین نداشته باشد.

تک فارس آی آر

۱۹۵۵: سفید پوستان فدراسیون آفریقای جنوبی شصت هزار سیاهپوست را باشقاوت تمام از شهری که هزاران سال در آنجا زندگی می کردند بیرون راندند. در این عملیان که یک هفته طول کشیده بود دهها سیاهپوست کشته شده بودند.