تک فارس
حسین (ع) چراغ هدایت و کشتی نجات است
محصولات معتبر
محصولات معتبر

متن کامل عربی سوره الانبیاء به همراه ترجمه دقیق فارسی

به نام خداوند رحمتگر مهربان

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

براى مردم [وقت] حسابشان نزدیک شده است و آنان در بى‏خبرى رویگردانند (۱)

اقْتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسَابُهُمْ وَهُمْ فِی غَفْلَهٍ مَّعْرِضُونَ ﴿۱﴾

هیچ پند تازه‏اى از پروردگارشان نیامد مگر اینکه بازى‏کنان آن را شنیدند (۲)

تکفارس آی آر

مَا یَأْتِیهِم مِّن ذِکْرٍ مِّن رَّبِّهِم مُّحْدَثٍ إِلَّا اسْتَمَعُوهُ وَهُمْ یَلْعَبُونَ ﴿۲﴾

در حالى که دلهایشان مشغول است و آنانکه ستم کردند پنهانى به نجوا برخاستند که آیا این [مرد] جز بشرى مانند شماست آیا دیده و دانسته به سوى سحر مى‏روید (۳)

لَاهِیَهً قُلُوبُهُمْ وَأَسَرُّواْ النَّجْوَى الَّذِینَ ظَلَمُواْ هَلْ هَذَا إِلَّا بَشَرٌ مِّثْلُکُمْ أَفَتَأْتُونَ السِّحْرَ وَأَنتُمْ تُبْصِرُونَ ﴿۳﴾

[پیامبر] گفت پروردگارم [هر] گفتار[ى] را در آسمان و زمین مى‏داند و اوست‏شنواى دانا (۴)

قَالَ رَبِّی یَعْلَمُ الْقَوْلَ فِی السَّمَاء وَالأَرْضِ وَهُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ ﴿۴﴾

www.takfars.ir

بلکه گفتند خوابهاى شوریده است [نه] بلکه آن را بربافته بلکه او شاعرى است پس همان گونه که براى پیشینیان هم عرضه شد باید براى ما نشانه‏اى بیاورد (۵)

بَلْ قَالُواْ أَضْغَاثُ أَحْلاَمٍ بَلِ افْتَرَاهُ بَلْ هُوَ شَاعِرٌ فَلْیَأْتِنَا بِآیَهٍ کَمَا أُرْسِلَ الأَوَّلُونَ ﴿۵﴾

قبل از آنان [نیز مردم] هیچ شهرى که آن را نابود کردیم [به آیات ما] ایمان نیاوردند پس آیا اینان [به معجزه] ایمان مى‏آورند (۶)

مَا آمَنَتْ قَبْلَهُم مِّن قَرْیَهٍ أَهْلَکْنَاهَا أَفَهُمْ یُؤْمِنُونَ ﴿۶﴾

و پیش از تو [نیز] جز مردانى را که به آنان وحى مى‏کردیم گسیل نداشتیم اگر نمى‏دانید از پژوهندگان کتابهاى آسمانى بپرسید (۷)

وَمَا أَرْسَلْنَا قَبْلَکَ إِلاَّ رِجَالًا نُّوحِی إِلَیْهِمْ فَاسْأَلُواْ أَهْلَ الذِّکْرِ إِن کُنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ ﴿۷﴾

و ایشان را جسدى که غذا نخورند قرار ندادیم و جاویدان [هم] نبودند (۸)

وَمَا جَعَلْنَاهُمْ جَسَدًا لَّا یَأْکُلُونَ الطَّعَامَ وَمَا کَانُوا خَالِدِینَ ﴿۸﴾

سپس وعده [خود] به آنان را راست گردانیدیم و آنها و هر که را خواستیم نجات دادیم و افراطکاران را به هلاکت رسانیدیم (۹)

ثُمَّ صَدَقْنَاهُمُ الْوَعْدَ فَأَنجَیْنَاهُمْ وَمَن نَّشَاء وَأَهْلَکْنَا الْمُسْرِفِینَ ﴿۹﴾

تک فارس

در حقیقت ما کتابى به سوى شما نازل کردیم که یاد شما در آن است آیا نمى‏اندیشید (۱۰)

لَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَیْکُمْ کِتَابًا فِیهِ ذِکْرُکُمْ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿۱۰﴾

و چه بسیار شهرها را که [مردمش] ستمکار بودند در هم شکستیم و پس از آنها قومى دیگر پدید آوردیم (۱۱)

وَکَمْ قَصَمْنَا مِن قَرْیَهٍ کَانَتْ ظَالِمَهً وَأَنشَأْنَا بَعْدَهَا قَوْمًا آخَرِینَ ﴿۱۱﴾

پس چون عذاب ما را احساس کردند بناگاه از آن مى‏گریختند (۱۲)

فَلَمَّا أَحَسُّوا بَأْسَنَا إِذَا هُم مِّنْهَا یَرْکُضُونَ ﴿۱۲﴾

[هان] مگریزید و به سوى آنچه در آن متنعم بودید و [به سوى] سراهایتان بازگردید باشد که شما مورد پرسش قرار گیرید (۱۳)

لَا تَرْکُضُوا وَارْجِعُوا إِلَى مَا أُتْرِفْتُمْ فِیهِ وَمَسَاکِنِکُمْ لَعَلَّکُمْ تُسْأَلُونَ ﴿۱۳﴾

گفتند اى واى بر ما که ما واقعا ستمگر بودیم (۱۴)

قَالُوا یَا وَیْلَنَا إِنَّا کُنَّا ظَالِمِینَ ﴿۱۴﴾

T A K F A R S

سخنشان پیوسته همین بود تا آنان را دروشده بى‏جان گردانیدیم (۱۵)

فَمَا زَالَت تِّلْکَ دَعْوَاهُمْ حَتَّى جَعَلْنَاهُمْ حَصِیدًا خَامِدِینَ ﴿۱۵﴾

و آسمان و زمین و آنچه را که میان آن دو است به بازیچه نیافریدیم (۱۶)

وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاء وَالْأَرْضَ وَمَا بَیْنَهُمَا لَاعِبِینَ ﴿۱۶﴾

اگر مى‏خواستیم بازیچه‏اى بگیریم قطعا آن را از پیش خود اختیار مى‏کردیم (۱۷)

لَوْ أَرَدْنَا أَن نَّتَّخِذَ لَهْوًا لَّاتَّخَذْنَاهُ مِن لَّدُنَّا إِن کُنَّا فَاعِلِینَ ﴿۱۷﴾

بلکه حق را بر باطل فرو مى‏افکنیم پس آن را در هم مى‏شکند و بناگاه آن نابود مى‏گردد واى بر شما از آنچه وصف مى‏کنید (۱۸)

بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَى الْبَاطِلِ فَیَدْمَغُهُ فَإِذَا هُوَ زَاهِقٌ وَلَکُمُ الْوَیْلُ مِمَّا تَصِفُونَ ﴿۱۸﴾

و هر که در آسمانها و زمین است براى اوست و کسانى که نزد اویند از پرستش وى تکبر نمى‏ورزند و درمانده نمى‏شوند (۱۹)

وَلَهُ مَن فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَنْ عِندَهُ لَا یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِهِ وَلَا یَسْتَحْسِرُونَ ﴿۱۹﴾

تک فارس www.takfars.ir

شبانه روز بى‏آنکه سستى ورزند نیایش مى‏کنند (۲۰)

یُسَبِّحُونَ اللَّیْلَ وَالنَّهَارَ لَا یَفْتُرُونَ ﴿۲۰﴾

آیا براى خود خدایانى از زمین اختیار کرده‏اند که آنها [مردگان را] زنده مى‏کنند (۲۱)

أَمِ اتَّخَذُوا آلِهَهً مِّنَ الْأَرْضِ هُمْ یُنشِرُونَ ﴿۲۱﴾

اگر در آنها [=زمین و آسمان] جز خدا خدایانى [دیگر] وجود داشت قطعا [زمین و آسمان] تباه مى‏شد پس منزه است‏خدا پروردگار عرش از آنچه وصف مى‏کنند (۲۲)

لَوْ کَانَ فِیهِمَا آلِهَهٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتَا فَسُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا یَصِفُونَ ﴿۲۲﴾

در آنچه [خدا] انجام مى‏دهد چون و چرا راه ندارد و[لى] آنان [=انسانها] سؤال خواهند شد (۲۳)

لَا یُسْأَلُ عَمَّا یَفْعَلُ وَهُمْ یُسْأَلُونَ ﴿۲۳﴾

آیا به جاى او خدایانى براى خود گرفته‏اند بگو برهانتان را بیاورید این است‏یادنامه هر که با من است و یادنامه هر که پیش از من بوده [نه] بلکه بیشترشان حق را نمى‏شناسند و در نتیجه از آن رویگردانند (۲۴)

أَمِ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ آلِهَهً قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَکُمْ هَذَا ذِکْرُ مَن مَّعِیَ وَذِکْرُ مَن قَبْلِی بَلْ أَکْثَرُهُمْ لَا یَعْلَمُونَ الْحَقَّ فَهُم مُّعْرِضُونَ ﴿۲۴﴾

تکفارس

و پیش از تو هیچ پیامبرى نفرستادیم مگر اینکه به او وحى کردیم که خدایى جز من نیست پس مرا بپرستید (۲۵)

وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِکَ مِن رَّسُولٍ إِلَّا نُوحِی إِلَیْهِ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدُونِ ﴿۲۵﴾

و گفتند [خداى] رحمان فرزندى اختیار کرده منزه است او بلکه [فرشتگان] بندگانى ارجمندند (۲۶)

وَقَالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمَنُ وَلَدًا سُبْحَانَهُ بَلْ عِبَادٌ مُّکْرَمُونَ ﴿۲۶﴾

که در سخن بر او پیشى نمى‏گیرند و خود به دستور او کار مى‏کنند (۲۷)

لَا یَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَهُم بِأَمْرِهِ یَعْمَلُونَ ﴿۲۷﴾

آنچه فراروى آنان و آنچه پشت‏سرشان است مى‏داند و جز براى کسى که [خدا] رضایت دهد شفاعت نمى‏کنند و خود از بیم او هراسانند (۲۸)

یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا یَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضَى وَهُم مِّنْ خَشْیَتِهِ مُشْفِقُونَ ﴿۲۸﴾

و هر کس از آنان بگوید من [نیز] جز او خدایى هستم او را به دوزخ کیفر مى‏دهیم [آرى] سزاى ستمکاران را این گونه مى‏دهیم (۲۹)

وَمَن یَقُلْ مِنْهُمْ إِنِّی إِلَهٌ مِّن دُونِهِ فَذَلِکَ نَجْزِیهِ جَهَنَّمَ کَذَلِکَ نَجْزِی الظَّالِمِینَ ﴿۲۹﴾

takfars.ir

آیا کسانى که کفر ورزیدند ندانستند که آسمانها و زمین هر دو به هم پیوسته بودند و ما آن دو را از هم جدا ساختیم و هر چیز زنده‏اى را از آب پدید آوردیم آیا [باز هم] ایمان نمى‏آورند (۳۰)

أَوَلَمْ یَرَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ کَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاء کُلَّ شَیْءٍ حَیٍّ أَفَلَا یُؤْمِنُونَ ﴿۳۰﴾

و در زمین کوههایى استوار نهادیم تا مبادا [زمین] آنان [=مردم] را بجنباند و در آن راههایى فراخ پدید آوردیم باشد که راه یابند (۳۱)

وَجَعَلْنَا فِی الْأَرْضِ رَوَاسِیَ أَن تَمِیدَ بِهِمْ وَجَعَلْنَا فِیهَا فِجَاجًا سُبُلًا لَعَلَّهُمْ یَهْتَدُونَ ﴿۳۱﴾

و آسمان را سقفى محفوظ قرار دادیم و[لى] آنان از [مطالعه در] نشانه‏هاى آن اعراض مى‏کنند (۳۲)

وَجَعَلْنَا السَّمَاء سَقْفًا مَّحْفُوظًا وَهُمْ عَنْ آیَاتِهَا مُعْرِضُونَ ﴿۳۲﴾

و اوست آن کسى که شب و روز و خورشید و ماه را پدید آورده است هر کدام از این دو در مدارى [معین] شناورند (۳۳)

وَهُوَ الَّذِی خَلَقَ اللَّیْلَ وَالنَّهَارَ وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ کُلٌّ فِی فَلَکٍ یَسْبَحُونَ ﴿۳۳﴾

و پیش از تو براى هیچ بشرى جاودانگى [در دنیا] قرار ندادیم آیا اگر تو از دنیا بروى آنان جاویدانند (۳۴)

وَمَا جَعَلْنَا لِبَشَرٍ مِّن قَبْلِکَ الْخُلْدَ أَفَإِن مِّتَّ فَهُمُ الْخَالِدُونَ ﴿۳۴﴾

تک فارس آی آر

هر نفسى چشنده مرگ است و شما را از راه آزمایش به بد و نیک خواهیم آزمود و به سوى ما بازگردانیده مى‏شوید (۳۵)

کُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَهُ الْمَوْتِ وَنَبْلُوکُم بِالشَّرِّ وَالْخَیْرِ فِتْنَهً وَإِلَیْنَا تُرْجَعُونَ ﴿۳۵﴾

و کسانى که کافر شدند چون تو را ببینند فقط به مسخره‏ات مى‏گیرند [و مى‏گویند] آیا این همان کس است که خدایانتان را [به بدى] یاد مى‏کند در حالى که آنان خود یاد [خداى] رحمان را منکرند (۳۶)

وَإِذَا رَآکَ الَّذِینَ کَفَرُوا إِن یَتَّخِذُونَکَ إِلَّا هُزُوًا أَهَذَا الَّذِی یَذْکُرُ آلِهَتَکُمْ وَهُم بِذِکْرِ الرَّحْمَنِ هُمْ کَافِرُونَ ﴿۳۶﴾

انسان از شتاب آفریده شده است به زودى آیاتم را به شما نشان مى‏دهم پس [عذاب را] به شتاب از من مخواهید (۳۷)

خُلِقَ الْإِنسَانُ مِنْ عَجَلٍ سَأُرِیکُمْ آیَاتِی فَلَا تَسْتَعْجِلُونِ ﴿۳۷﴾

و مى‏گویند اگر راست مى‏گویید این وعده [قیامت] کى خواهد بود (۳۸)

وَیَقُولُونَ مَتَى هَذَا الْوَعْدُ إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ ﴿۳۸﴾

کاش آنان که کافر شده‏اند مى‏دانستند آنگاه که آتش را نه از چهره‏هاى خود و نه از پشتشان بازنمى‏توانند داشت و خود مورد حمایت قرار نمى‏گیرند [چه حالى خواهند داشت] (۳۹)

لَوْ یَعْلَمُ الَّذِینَ کَفَرُوا حِینَ لَا یَکُفُّونَ عَن وُجُوهِهِمُ النَّارَ وَلَا عَن ظُهُورِهِمْ وَلَا هُمْ یُنصَرُونَ ﴿۳۹﴾

TakFars

بلکه [آتش] به طور ناگهانى به آنان مى‏رسد و ایشان را بهت‏زده مى‏کند [به گونه‏اى] که نه مى‏توانند آن را برگردانند و نه به آنان مهلت داده مى‏شود (۴۰)

بَلْ تَأْتِیهِم بَغْتَهً فَتَبْهَتُهُمْ فَلَا یَسْتَطِیعُونَ رَدَّهَا وَلَا هُمْ یُنظَرُونَ ﴿۴۰﴾

و مسلما پیامبران پیش از تو [نیز] مورد ریشخند قرار گرفتند پس کسانى که آنان را مسخره مى‏کردند [سزاى] آنچه که آن را به ریشخند مى‏گرفتند گریبانگیرشان شد (۴۱)

وَلَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِّن قَبْلِکَ فَحَاقَ بِالَّذِینَ سَخِرُوا مِنْهُم مَّا کَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِئُون ﴿۴۱﴾

بگو چه کسى شما را شب و روز از [عذاب] رحمان حفظ مى‏کند [نه] بلکه آنان از یاد پروردگارشان رویگردانند (۴۲)

قُلْ مَن یَکْلَؤُکُم بِاللَّیْلِ وَالنَّهَارِ مِنَ الرَّحْمَنِ بَلْ هُمْ عَن ذِکْرِ رَبِّهِم مُّعْرِضُونَ ﴿۴۲﴾

[]آیا براى آنان خدایانى غیر از ماست که از ایشان حمایت کنند [آن خدایان] نه مى‏توانند خود را یارى کنند و نه از جانب ما یارى شوند (۴۳)

أَمْ لَهُمْ آلِهَهٌ تَمْنَعُهُم مِّن دُونِنَا لَا یَسْتَطِیعُونَ نَصْرَ أَنفُسِهِمْ وَلَا هُم مِّنَّا یُصْحَبُونَ ﴿۴۳﴾

[نه] بلکه اینها و پدرانشان را برخوردار کردیم تا عمرشان به درازا کشید آیا نمى‏بینند که ما مى‏آییم و زمین را از جوانب آن فرو مى‏کاهیم آیا باز هم آنان پیروزند (۴۴)

بَلْ مَتَّعْنَا هَؤُلَاء وَآبَاءهُمْ حَتَّى طَالَ عَلَیْهِمُ الْعُمُرُ أَفَلَا یَرَوْنَ أَنَّا نَأْتِی الْأَرْضَ نَنقُصُهَا مِنْ أَطْرَافِهَا أَفَهُمُ الْغَالِبُونَ ﴿۴۴﴾

تک فارس

بگو من شما را فقط به وسیله وحى هشدار مى‏دهم و[لى] چون کران بیم داده شوند دعوت را نمى‏شنوند (۴۵)

قُلْ إِنَّمَا أُنذِرُکُم بِالْوَحْیِ وَلَا یَسْمَعُ الصُّمُّ الدُّعَاء إِذَا مَا یُنذَرُونَ ﴿۴۵﴾

و اگر شمه‏اى از عذاب پروردگارت به آنان برسد خواهند گفت اى واى بر ما که ستمکار بودیم (۴۶)

وَلَئِن مَّسَّتْهُمْ نَفْحَهٌ مِّنْ عَذَابِ رَبِّکَ لَیَقُولُنَّ یَا وَیْلَنَا إِنَّا کُنَّا ظَالِمِینَ ﴿۴۶﴾

و ترازوهاى داد را در روز رستاخیز مى‏نهیم پس هیچ کس [در] چیزى ستم نمى‏بیند و اگر [عمل] هموزن دانه خردلى باشد آن را مى‏آوریم و کافى است که ما حسابرس باشیم (۴۷)

وَنَضَعُ الْمَوَازِینَ الْقِسْطَ لِیَوْمِ الْقِیَامَهِ فَلَا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَیْئًا وَإِن کَانَ مِثْقَالَ حَبَّهٍ مِّنْ خَرْدَلٍ أَتَیْنَا بِهَا وَکَفَى بِنَا حَاسِبِینَ ﴿۴۷﴾

و در حقیقت به موسى و هارون فرقان دادیم و [کتابشان] براى پرهیزگاران روشنایى و اندرزى است (۴۸)

وَلَقَدْ آتَیْنَا مُوسَى وَهَارُونَ الْفُرْقَانَ وَضِیَاء وَذِکْرًا لِّلْمُتَّقِینَ ﴿۴۸﴾

[همان] کسانى که از پروردگارشان در نهان مى‏ترسند و از قیامت هراسناکند (۴۹)

الَّذِینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُم بِالْغَیْبِ وَهُم مِّنَ السَّاعَهِ مُشْفِقُونَ ﴿۴۹﴾

www.takfars.ir

و این [کتاب] که آن را نازل کرده‏ایم پندى خجسته است آیا باز هم آن را انکار مى‏کنید (۵۰)

وَهَذَا ذِکْرٌ مُّبَارَکٌ أَنزَلْنَاهُ أَفَأَنتُمْ لَهُ مُنکِرُونَ ﴿۵۰﴾

و در حقیقت پیش از آن به ابراهیم رشد [فکرى]اش را دادیم و ما به [شایستگى] او دانا بودیم (۵۱)

وَلَقَدْ آتَیْنَا إِبْرَاهِیمَ رُشْدَهُ مِن قَبْلُ وَکُنَّا بِه عَالِمِینَ ﴿۵۱﴾

آنگاه که به پدر خود و قومش گفت این مجسمه‏هایى که شما ملازم آنها شده‏اید چیستند (۵۲)

إِذْ قَالَ لِأَبِیهِ وَقَوْمِهِ مَا هَذِهِ التَّمَاثِیلُ الَّتِی أَنتُمْ لَهَا عَاکِفُونَ ﴿۵۲﴾

گفتند پدران خود را پرستندگان آنها یافتیم (۵۳)

قَالُوا وَجَدْنَا آبَاءنَا لَهَا عَابِدِینَ ﴿۵۳﴾

گفت قطعا شما و پدرانتان در گمراهى آشکارى بودید (۵۴)

قَالَ لَقَدْ کُنتُمْ أَنتُمْ وَآبَاؤُکُمْ فِی ضَلَالٍ مُّبِینٍ ﴿۵۴﴾

T A K F A R S

گفتند آیا حق را براى ما آورده‏اى یا تو از شوخى‏کنندگانى (۵۵)

قَالُوا أَجِئْتَنَا بِالْحَقِّ أَمْ أَنتَ مِنَ اللَّاعِبِینَ ﴿۵۵﴾

گفت [نه] بلکه پروردگارتان پروردگار آسمانها و زمین است همان کسى که آنها را پدید آورده است و من بر این [واقعیت] از گواهانم (۵۶)

قَالَ بَل رَّبُّکُمْ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ الَّذِی فَطَرَهُنَّ وَأَنَا عَلَى ذَلِکُم مِّنَ الشَّاهِدِینَ ﴿۵۶﴾

و سوگند به خدا که پس از آنکه پشت کردید و رفتید قطعا در کار بتانتان تدبیرى خواهم کرد (۵۷)

وَتَاللَّهِ لَأَکِیدَنَّ أَصْنَامَکُم بَعْدَ أَن تُوَلُّوا مُدْبِرِینَ ﴿۵۷﴾

پس آنها را جز بزرگترشان را ریز ریز کرد باشد که ایشان به سراغ آن بروند (۵۸)

فَجَعَلَهُمْ جُذَاذًا إِلَّا کَبِیرًا لَّهُمْ لَعَلَّهُمْ إِلَیْهِ یَرْجِعُونَ ﴿۵۸﴾

گفتند چه کسى با خدایان ما چنین [معامله‏اى] کرده که او واقعا از ستمکاران است (۵۹)

قَالُوا مَن فَعَلَ هَذَا بِآلِهَتِنَا إِنَّهُ لَمِنَ الظَّالِمِینَ ﴿۵۹﴾

تک فارس www.takfars.ir

گفتند شنیدیم جوانى از آنها [به بدى] یاد مى‏کرد که به او ابراهیم گفته مى‏شود (۶۰)

قَالُوا سَمِعْنَا فَتًى یَذْکُرُهُمْ یُقَالُ لَهُ إِبْرَاهِیمُ ﴿۶۰﴾

گفتند پس او را در برابر دیدگان مردم بیاورید باشد که آنان شهادت دهند (۶۱)

قَالُوا فَأْتُوا بِهِ عَلَى أَعْیُنِ النَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَشْهَدُونَ ﴿۶۱﴾

گفتند اى ابراهیم آیا تو با خدایان ما چنین کردى (۶۲)

قَالُوا أَأَنتَ فَعَلْتَ هَذَا بِآلِهَتِنَا یَا إِبْرَاهِیمُ ﴿۶۲﴾

گفت [نه] بلکه آن را این بزرگترشان کرده است اگر سخن مى‏گویند از آنها بپرسید (۶۳)

قَالَ بَلْ فَعَلَهُ کَبِیرُهُمْ هَذَا فَاسْأَلُوهُمْ إِن کَانُوا یَنطِقُونَ ﴿۶۳﴾

پس به خود آمده و [به یکدیگر] گفتند در حقیقت‏شما ستمکارید (۶۴)

فَرَجَعُوا إِلَى أَنفُسِهِمْ فَقَالُوا إِنَّکُمْ أَنتُمُ الظَّالِمُونَ ﴿۶۴﴾

Tak Fars

سپس سرافکنده شدند [و گفتند] قطعا دانسته‏اى که اینها سخن نمى‏گویند (۶۵)

ثُمَّ نُکِسُوا عَلَى رُؤُوسِهِمْ لَقَدْ عَلِمْتَ مَا هَؤُلَاء یَنطِقُونَ ﴿۶۵﴾

گفت آیا جز خدا چیزى را مى‏پرستید که هیچ سود و زیانى به شما نمى‏رساند (۶۶)

قَالَ أَفَتَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ مَا لَا یَنفَعُکُمْ شَیْئًا وَلَا یَضُرُّکُمْ ﴿۶۶﴾

اف بر شما و بر آنچه غیر از خدا مى‏پرستید مگر نمى‏اندیشید (۶۷)

أُفٍّ لَّکُمْ وَلِمَا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿۶۷﴾

گفتند اگر کارى مى‏کنید او را بسوزانید و خدایانتان را یارى دهید (۶۸)

قَالُوا حَرِّقُوهُ وَانصُرُوا آلِهَتَکُمْ إِن کُنتُمْ فَاعِلِینَ ﴿۶۸﴾

گفتیم اى آتش براى ابراهیم سرد و بى‏آسیب باش (۶۹)

قُلْنَا یَا نَارُ کُونِی بَرْدًا وَسَلَامًا عَلَى إِبْرَاهِیمَ ﴿۶۹﴾

تکفارس آی آر

و خواستند به او نیرنگى بزنند و[لى] آنان را زیانکارترین [مردم] قرار دادیم (۷۰)

وَأَرَادُوا بِهِ کَیْدًا فَجَعَلْنَاهُمُ الْأَخْسَرِینَ ﴿۷۰﴾

و او و لوط را [براى رفتن] به سوى آن سرزمینى که براى جهانیان در آن برکت نهاده بودیم رهانیدیم (۷۱)

وَنَجَّیْنَاهُ وَلُوطًا إِلَى الْأَرْضِ الَّتِی بَارَکْنَا فِیهَا لِلْعَالَمِینَ ﴿۷۱﴾

و اسحاق و یعقوب را [به عنوان نعمتى] افزون به او بخشودیم و همه را از شایستگان قرار دادیم (۷۲)

وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ نَافِلَهً وَکُلًّا جَعَلْنَا صَالِحِینَ ﴿۷۲﴾

و آنان را پیشوایانى قرار دادیم که به فرمان ما هدایت مى‏کردند و به ایشان انجام دادن کارهاى نیک و برپاداشتن نماز و دادن زکات را وحى کردیم و آنان پرستنده ما بودند (۷۳)

وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّهً یَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَیْنَا إِلَیْهِمْ فِعْلَ الْخَیْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاهِ وَإِیتَاء الزَّکَاهِ وَکَانُوا لَنَا عَابِدِینَ ﴿۷۳﴾

و به لوط حکمت و دانش عطا کردیم و او را از آن شهرى که [مردمش] کارهاى پلید [جنسى] مى‏کردند نجات دادیم به راستى آنها گروه بد و منحرفى بودند (۷۴)

وَلُوطًا آتَیْنَاهُ حُکْمًا وَعِلْمًا وَنَجَّیْنَاهُ مِنَ الْقَرْیَهِ الَّتِی کَانَت تَّعْمَلُ الْخَبَائِثَ إِنَّهُمْ کَانُوا قَوْمَ سَوْءٍ فَاسِقِینَ ﴿۷۴﴾

تک فارس

و او را در رحمت‏خویش داخل کردیم زیرا او از شایستگان بود (۷۵)

وَأَدْخَلْنَاهُ فِی رَحْمَتِنَا إِنَّهُ مِنَ الصَّالِحِینَ ﴿۷۵﴾

و نوح را [یاد کن] آنگاه که پیش از [سایر پیامبران] ندا کرد پس ما او را اجابت کردیم و وى را با خانواده‏اش از بلاى بزرگ رهانیدیم (۷۶)

وَنُوحًا إِذْ نَادَى مِن قَبْلُ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ فَنَجَّیْنَاهُ وَأَهْلَهُ مِنَ الْکَرْبِ الْعَظِیمِ ﴿۷۶﴾

و او را در برابر مردمى که نشانه‏هاى ما را به دروغ گرفته بودند پیروزى بخشیدیم چرا که آنان مردم بدى بودند پس همه ایشان را غرق کردیم (۷۷)

وَنَصَرْنَاهُ مِنَ الْقَوْمِ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیَاتِنَا إِنَّهُمْ کَانُوا قَوْمَ سَوْءٍ فَأَغْرَقْنَاهُمْ أَجْمَعِینَ ﴿۷۷﴾

و داوود و سلیمان را [یاد کن] هنگامى که در باره آن کشتزار که گوسفندان مردم شب‏هنگام در آن چریده بودند داورى مى‏کردند و [ما] شاهد داورى آنان بودیم (۷۸)

وَدَاوُودَ وَسُلَیْمَانَ إِذْ یَحْکُمَانِ فِی الْحَرْثِ إِذْ نَفَشَتْ فِیهِ غَنَمُ الْقَوْمِ وَکُنَّا لِحُکْمِهِمْ شَاهِدِینَ ﴿۷۸﴾

پس آن [داورى] را به سلیمان فهماندیم و به هر یک [از آن دو] حکمت و دانش عطا کردیم و کوهها را با داوود و پرندگان به نیایش واداشتیم و ما کننده [این کار] بودیم (۷۹)

فَفَهَّمْنَاهَا سُلَیْمَانَ وَکُلًّا آتَیْنَا حُکْمًا وَعِلْمًا وَسَخَّرْنَا مَعَ دَاوُودَ الْجِبَالَ یُسَبِّحْنَ وَالطَّیْرَ وَکُنَّا فَاعِلِینَ ﴿۷۹﴾

www.takfars.ir

و به [داوود] فن زره [سازى] آموختیم تا شما را از [خطرات] جنگتان حفظ کند پس آیا شما سپاسگزارید (۸۰)

وَعَلَّمْنَاهُ صَنْعَهَ لَبُوسٍ لَّکُمْ لِتُحْصِنَکُم مِّن بَأْسِکُمْ فَهَلْ أَنتُمْ شَاکِرُونَ ﴿۸۰﴾

و براى سلیمان تندباد را [رام کردیم] که به فرمان او به سوى سرزمینى که در آن برکت نهاده بودیم جریان مى‏یافت و ما به هر چیزى دانا بودیم (۸۱)

وَلِسُلَیْمَانَ الرِّیحَ عَاصِفَهً تَجْرِی بِأَمْرِهِ إِلَى الْأَرْضِ الَّتِی بَارَکْنَا فِیهَا وَکُنَّا بِکُلِّ شَیْءٍ عَالِمِینَ ﴿۸۱﴾

و برخى از شیاطین بودند که براى او غواصى و کارهایى غیر از آن مى‏کردند و ما مراقب [حال] آنها بودیم (۸۲)

وَمِنَ الشَّیَاطِینِ مَن یَغُوصُونَ لَهُ وَیَعْمَلُونَ عَمَلًا دُونَ ذَلِکَ وَکُنَّا لَهُمْ حَافِظِینَ ﴿۸۲﴾

و ایوب را [یاد کن] هنگامى که پروردگارش را ندا داد که به من آسیب رسیده است و تویى مهربانترین مهربانان (۸۳)

وَأَیُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّی مَسَّنِیَ الضُّرُّ وَأَنتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ ﴿۸۳﴾

پس [دعاى] او را اجابت نمودیم و آسیب وارده بر او را برطرف کردیم و کسان او و نظیرشان را همراه با آنان [مجددا] به وى عطا کردیم [تا] رحمتى از جانب ما و عبرتى براى عبادت‏کنندگان [باشد] (۸۴)

فَاسْتَجَبْنَا لَهُ فَکَشَفْنَا مَا بِهِ مِن ضُرٍّ وَآتَیْنَاهُ أَهْلَهُ وَمِثْلَهُم مَّعَهُمْ رَحْمَهً مِّنْ عِندِنَا وَذِکْرَى لِلْعَابِدِینَ ﴿۸۴﴾

T A K F A R S

و اسماعیل و ادریس و ذوالکفل را [یاد کن] که همه از شکیبایان بودند (۸۵)

وَإِسْمَاعِیلَ وَإِدْرِیسَ وَذَا الْکِفْلِ کُلٌّ مِّنَ الصَّابِرِینَ ﴿۸۵﴾

و آنان را در رحمت‏خود داخل نمودیم چرا که ایشان از شایستگان بودند (۸۶)

وَأَدْخَلْنَاهُمْ فِی رَحْمَتِنَا إِنَّهُم مِّنَ الصَّالِحِینَ ﴿۸۶﴾

و ذوالنون را [یاد کن] آنگاه که خشمگین رفت و پنداشت که ما هرگز بر او قدرتى نداریم تا در [دل] تاریکیها ندا درداد که معبودى جز تو نیست منزهى تو راستى که من از ستمکاران بودم (۸۷)

وَذَا النُّونِ إِذ ذَّهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَن لَّن نَّقْدِرَ عَلَیْهِ فَنَادَى فِی الظُّلُمَاتِ أَن لَّا إِلَهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنتُ مِنَ الظَّالِمِینَ ﴿۸۷﴾

پس [دعاى] او را برآورده کردیم و او را از اندوه رهانیدیم و مؤمنان را [نیز] چنین نجات مى‏دهیم (۸۸)

فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّیْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَکَذَلِکَ نُنجِی الْمُؤْمِنِینَ ﴿۸۸﴾

و زکریا را [یاد کن] هنگامى که پروردگار خود را خواند پروردگارا مرا تنها مگذار و تو بهترین ارث برندگانى (۸۹)

وَزَکَرِیَّا إِذْ نَادَى رَبَّهُ رَبِّ لَا تَذَرْنِی فَرْدًا وَأَنتَ خَیْرُ الْوَارِثِینَ ﴿۸۹﴾

تک فارس www.takfars.ir

پس [دعاى] او را اجابت نمودیم و یحیى را بدو بخشیدیم و همسرش را براى او شایسته [و آماده حمل] کردیم زیرا آنان در کارهاى نیک شتاب مى‏نمودند و ما را از روى رغبت و بیم مى‏خواندند و در برابر ما فروتن بودند (۹۰)

فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَوَهَبْنَا لَهُ یَحْیَى وَأَصْلَحْنَا لَهُ زَوْجَهُ إِنَّهُمْ کَانُوا یُسَارِعُونَ فِی الْخَیْرَاتِ وَیَدْعُونَنَا رَغَبًا وَرَهَبًا وَکَانُوا لَنَا خَاشِعِینَ ﴿۹۰﴾

و آن [زن را یاد کن] که خود را پاکدامن نگاه داشت و از روح خویش در او دمیدیم و او و پسرش را براى جهانیان آیتى قرار دادیم (۹۱)

وَالَّتِی أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِیهَا مِن رُّوحِنَا وَجَعَلْنَاهَا وَابْنَهَا آیَهً لِّلْعَالَمِینَ ﴿۹۱﴾

این است امت‏شما که امتى یگانه است و منم پروردگار شما پس مرا بپرستید (۹۲)

إِنَّ هَذِهِ أُمَّتُکُمْ أُمَّهً وَاحِدَهً وَأَنَا رَبُّکُمْ فَاعْبُدُونِ ﴿۹۲﴾

و[لى] دینشان را میان خود پاره پاره کردند همه به سوى ما بازمى‏گردند (۹۳)

وَتَقَطَّعُوا أَمْرَهُم بَیْنَهُمْ کُلٌّ إِلَیْنَا رَاجِعُونَ ﴿۹۳﴾

پس هر که کارهاى شایسته انجام دهد و مؤمن [هم] باشد براى تلاش او ناسپاسى نخواهد بود و ماییم که به سود او ثبت مى‏کنیم (۹۴)

فَمَن یَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَا کُفْرَانَ لِسَعْیِهِ وَإِنَّا لَهُ کَاتِبُونَ ﴿۹۴﴾

تک فارس آی آر

و بر [مردم] شهرى که آن را هلاک کرده‏ایم بازگشتشان [به دنیا] حرام است (۹۵)

وَحَرَامٌ عَلَى قَرْیَهٍ أَهْلَکْنَاهَا أَنَّهُمْ لَا یَرْجِعُونَ ﴿۹۵﴾

تا وقتى که یاجوج و ماجوج [راهشان] گشوده شود و آنها از هر پشته‏اى بتازند (۹۶)

حَتَّى إِذَا فُتِحَتْ یَأْجُوجُ وَمَأْجُوجُ وَهُم مِّن کُلِّ حَدَبٍ یَنسِلُونَ ﴿۹۶﴾

و وعده حق نزدیک گردد ناگهان دیدگان کسانى که کفر ورزیده‏اند خیره مى‏شود [و مى‏گویند] اى واى بر ما که از این [روز] در غفلت بودیم بلکه ما ستمگر بودیم (۹۷)

وَاقْتَرَبَ الْوَعْدُ الْحَقُّ فَإِذَا هِیَ شَاخِصَهٌ أَبْصَارُ الَّذِینَ کَفَرُوا یَا وَیْلَنَا قَدْ کُنَّا فِی غَفْلَهٍ مِّنْ هَذَا بَلْ کُنَّا ظَالِمِینَ ﴿۹۷﴾

در حقیقت‏شما و آنچه غیر از خدا مى‏پرستید هیزم دوزخید شما در آن وارد خواهید شد (۹۸)

إِنَّکُمْ وَمَا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ أَنتُمْ لَهَا وَارِدُونَ ﴿۹۸﴾

اگر اینها خدایانى [واقعى] بودند در آن وارد نمى‏شدند و حال آنکه جملگى در آن ماندگارند (۹۹)

لَوْ کَانَ هَؤُلَاء آلِهَهً مَّا وَرَدُوهَا وَکُلٌّ فِیهَا خَالِدُونَ ﴿۹۹﴾

تکفارس

براى آنها در آنجا ناله‏اى زار است و در آنجا [چیزى] نمى‏شنوند (۱۰۰)

لَهُمْ فِیهَا زَفِیرٌ وَهُمْ فِیهَا لَا یَسْمَعُونَ ﴿۱۰۰﴾

بى‏گمان کسانى که قبلا از جانب ما به آنان وعده نیکو داده شده است از آن [آتش] دور داشته خواهند شد (۱۰۱)

إِنَّ الَّذِینَ سَبَقَتْ لَهُم مِّنَّا الْحُسْنَى أُوْلَئِکَ عَنْهَا مُبْعَدُونَ ﴿۱۰۱﴾

صداى آن را نمى‏شنوند و آنان در میان آنچه دلهایشان بخواهد جاودانند (۱۰۲)

لَا یَسْمَعُونَ حَسِیسَهَا وَهُمْ فِی مَا اشْتَهَتْ أَنفُسُهُمْ خَالِدُونَ ﴿۱۰۲﴾

دلهره بزرگ آنان را غمگین نمى‏کند و فرشتگان از آنها استقبال مى‏کنند [و به آنان مى‏گویند] این همان روزى است که به شما وعده مى‏دادند (۱۰۳)

لَا یَحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ الْأَکْبَرُ وَتَتَلَقَّاهُمُ الْمَلَائِکَهُ هَذَا یَوْمُکُمُ الَّذِی کُنتُمْ تُوعَدُونَ ﴿۱۰۳﴾

روزى که آسمان را همچون در پیچیدن صفحه نامه‏ها در مى‏پیچیم همان گونه که بار نخست آفرینش را آغاز کردیم دوباره آن را بازمى‏گردانیم وعده‏اى است بر عهده ما که ما انجام‏دهنده آنیم (۱۰۴)

یَوْمَ نَطْوِی السَّمَاء کَطَیِّ السِّجِلِّ لِلْکُتُبِ کَمَا بَدَأْنَا أَوَّلَ خَلْقٍ نُّعِیدُهُ وَعْدًا عَلَیْنَا إِنَّا کُنَّا فَاعِلِینَ ﴿۱۰۴﴾

و در حقیقت در زبور پس از تورات نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد (۱۰۵)

وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ ﴿۱۰۵﴾

به راستى در این [امور] براى مردم عبادت‏پیشه ابلاغى [حقیقى] است (۱۰۶)

إِنَّ فِی هَذَا لَبَلَاغًا لِّقَوْمٍ عَابِدِینَ ﴿۱۰۶﴾

و تو را جز رحمتى براى جهانیان نفرستادیم (۱۰۷)

وَمَا أَرْسَلْنَاکَ إِلَّا رَحْمَهً لِّلْعَالَمِینَ ﴿۱۰۷﴾

بگو جز این نیست که به من وحى مى‏شود که خداى شما خدایى یگانه است پس آیا مسلمان مى‏شوید (۱۰۸)

قُلْ إِنَّمَا یُوحَى إِلَیَّ أَنَّمَا إِلَهُکُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَهَلْ أَنتُم مُّسْلِمُونَ ﴿۱۰۸﴾

پس اگر روى برتافتند بگو به [همه] شما به طور یکسان اعلام کردم و نمى‏دانم آنچه وعده داده شده‏اید آیا نزدیک است‏یا دور (۱۰۹)

فَإِن تَوَلَّوْا فَقُلْ آذَنتُکُمْ عَلَى سَوَاء وَإِنْ أَدْرِی أَقَرِیبٌ أَم بَعِیدٌ مَّا تُوعَدُونَ ﴿۱۰۹﴾

[آرى] او سخن آشکار را مى‏داند و آنچه را پوشیده مى‏دارید مى‏داند (۱۱۰)

إِنَّهُ یَعْلَمُ الْجَهْرَ مِنَ الْقَوْلِ وَیَعْلَمُ مَا تَکْتُمُونَ ﴿۱۱۰﴾

و نمى‏دانم شاید آن براى شما آزمایشى و تا چند گاهى [وسیله] برخوردارى باشد (۱۱۱)

وَإِنْ أَدْرِی لَعَلَّهُ فِتْنَهٌ لَّکُمْ وَمَتَاعٌ إِلَى حِینٍ ﴿۱۱۱﴾

گفت پروردگارا [خودت] به حق داورى کن و به رغم آنچه وصف مى‏کنید پروردگار ما همان بخشایشگر دستگیر است (۱۱۲)

قَالَ رَبِّ احْکُم بِالْحَقِّ وَرَبُّنَا الرَّحْمَنُ الْمُسْتَعَانُ عَلَى مَا تَصِفُونَ ﴿۱۱۲﴾

محصولات معتبر
محصولات معتبر