فهرست وقایع و رویدادهای تاریخی مهم ۱۱ فروردین

۱۹۷۹م:سرتیپ تقی ریاحی ۳۱ مارس ۱۹۷۹ همزمان با رفراندم تغییر نظام حکومتی ایران وزیر دفاع وطن ما شد. پیش از سرتیپ ریاحی، دریابان دکتر احمد مدنی کرمانی وزیر دفاع بود که موفق شد ارتش و نیروی دریایی را احیاء کند و مانع تجزیه کشور شود. وی استاندار خوزستان شده بود تا توطئه اعراب و عوامل دیگر را سرکوب و مانع از دست رفتن آن استان ایران شود که در این کار هم موفق شد و یکپارچگی وطن محفوظ ماند.

انتصاب سرتیپ ریاحی از فصول جالب تاریخ طولانی وطن ماست. این انتصاب مورد تحسین آن عده از مردم که شرح محاکمه و زندان رفتن سرتیپ ریاحی را ۲۵ سال پیش از آن شنیده بودند قرار گرفت. سرتیپ ریاحی رئیس ستاد ارتش و منصوب دکتر مصدق بود که کودتای ۲۵ مرداد ۱۳۳۲ را خنثی و پس از براندازی ۲۸ مرداد دستگیر و زندانی شده بود و هیچکس پیش بینی و باور نمی کرد که روزگاری بار دیگر به مقام برسد ـ مقامی بالاتر از آن چه که ۲۵ سال و اندی پیش از آن داشت.

۱۵۹۶م:سی و یکم مارس زادروز فیلسوف فرانسوی «رنه دکارتRene Descartes» است که در سال ۱۵۹۶ به دنیا آمد. بزرگترین کار او نوشتن «فرمول جامعه» است که به قوت خود باقی است. وی بود که گفت: چون فکر می کنم؛ زنده هستم. به عبارت دیگر کسی که قادر به فکر کردن است، گرچه فلج و زمین گیر و پیر باشد، زنده است و کارایی دارد. بر این بیان دکارت تاکنون تعبیر و تفسیر های متعدد نوشته اند.

تکفارس آی آر

۱۸۷۲م:«یوهان رودولف Johann Rudolf Rocker» روکر آنارکو ـ سندیکالیست معروف آلمانی ۲۵ مارس ۱۸۷۲ به دنیا آمد و ۸۵ سال عمر کرد. وی ضمن تفسیر فرضیه های میخائیل باکونینM. Bakunin و پتر کروپوتکین P. Kropotkin پدران آنارشیسم گفته است که این فرضیه ها نادرست تعبیر شده اند و ارتباط دادن تروریسم با آنارشسیم ناشی از خصومت و در مواردی؛ ساخت وسیله و ابزار برای کوبیدن پیروان این فرضیه اقتصادی ـ اجتماعی بوده است. از دیدگاه روکر که سالها در انگلستان، فرانسه و هلند نیز زندگی کرد، آنارکو ـ سندیکالیسم روش دیگری برای تنظیم اقتصاد اجتماعی است که هدف از آن تضمین آزادی اقتصادی ـ اجتماعی انسان است و رفع نگرانی و دغدغه فرد از بیکار و گرسنه ماندن و نیز با تعدیل توزیع درآمد؛ ازمیان بردن کینه و دشمنی عوام الناس نسبت به سرمایه داران و ثروتمندان (افراد خاص) زیرا که ثروتمند شدن بیش از حد یک فرد برای عوام الناس قابل هضم نیست و آن را نتیجه نادرستی سیستم و از جیب خود می پندارند مخصوصا که اگر این ثروت در مدتی کم انباشته شده باشد.

روکر در عین حال یک نویسنده بود. از میان تالیفات و نوشته های او دو کتابAnarcho-Syndicalism: Theory and Practice و Nationalism and Culture به زبانهای مختلف ترجمه شده و هنوز تجدید چاپ می شوند. خلاصه ای از این دو کتاب در «تاریخ عقاید» آمده است. وی درباره ناسیونالیسم نوشته است که این گرایش در برخی از ملت ها نتیجه فرهنگ آنان است و عیب کار در این است که به نظامیان قدرت بیشتری می دهد و اقتدار دولت افزایش و تحکیم می یابد و باعث تضعیف شوراها، سندیکاها و اتحادیه های صنفی می شود که مدافع حقوق افراد هستند و با تضعیف این بنیادهاست که در جامعه، الیت و سرمایه دار (طبقه خاص) بوجود می آید. روکر جنگ جهانی اول را زورآزمایی بر سر استعمار و تملک سرزمینها و منابع آنها و جنگ جهانی دوم را جنگ قدرت و با هدف ابرقدرت شدن و آقایی کردن بر ملت های دیگر می دانست.

۱۸۰۹م:ادوارد فیتز جرالدEdward Fitzgerald شاعر، نویسنده، و متفکر انگلیسی و مترجم رباعیات عمر خیام نیشابوری ۳۱ مارس ۱۸۰۹ در منطقه سافولک انگلستان دیده به جهان گشود. ترجمه رباعیات خیام از فارسی به انگلیسی ار مهمترین کارهای ادبی قرن ۱۹ بشمار می رود. وی که ۷۴ سال عمر کرد آثار دیگری هم دارد ولی شهرت او به خاطر ترجمه رباعیات خیام است که در ذهن خوانندگان غربی این رباعیات موثر واقع شده است. ترجمه رباعیات خیام هنور تجدید چاپ می شود.

www.takfars.ir

۱۹۹۲م:سرگئی کریکالیف Sergei Krikalev فضانورد روس ۲۵ مارس ۱۹۹۲ پس از یک اقامت ۳۱۱ روز و ۲۰ ساعته در فضا ـ در ایستگاه فضایی میرMir ـ به زمین بازگشت. وی هنگام ترک زمین در ۱۹۹۱ تبعه اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی بود و در بازگشت، از اتباع روسیه فدراتیو زیرا که در طول اقامت او در فضا، شوروی فروپاشیده بود. کریکالیف که شش بار به فضا رفته و در آنجا بسر برده روی هم ۸۰۳ روز و ۹ ساعت در فضا زندگی کرد، بیش از هر انسان دیگر.

کریکالیف ـ متولد ۱۹۵۸ که یک دانشمند موشکی است اینک معاون مرکز فضایی ـ موشکی روسیه معروف به مرکز «کورولی افKorolev

» است. نفر دوم از لحاظ اقامت طولانی در فضا، سرگئی آودی یف Sergei Avdeyev ـ فضانورد دیگر روس است که ۷۴۸ روز در فضا بسر برد.

۱۸۷۲مکآرتور گریفیتArthur Griffit از رهبران انقلاب استقلال ایرلند و بنیاد گذار اصلی شین فینSinn Fein سی و یکم مارس ۱۸۷۲ در دوبلین به دنیا آمد. وی چاپخانه دار بود که روزنامه نگار شد و چند روزنامه رادیکال و مبارز را سردبیری کرد. گریفیت پس از یک رشته مطالعات عمیق در تاریخ و فرهنگ و منش ایرلندیها که خود از میان آنان برخاسته بود عزم خویش را برای کسب استقلال وطنش از انگلستان جزم کرد و ضمن تشکیل یک حزب، احزاب ، جنبش ها و افراد دیگر را که دارای چنین خواستی بود گرد هم جمع کرد و بنای مبارزه گذارد. وی در آغاز کار مخالف انقلاب مسلحانه و جنگ و ستیز با انگلستان بود و باور داشت که از راه انتخابات و طرق دمکراتیک می شود به هدف رسید ولی بعدا تغییر عقیده داد و با جنگ و اقدام مسلحانه موافقت کرد و دست به اسلحه برد. وی در جنگ دو ساله ای در سال ۱۹۱۹بر ضد انگلستان آغاز شد فعالانه شرکت جست و بر اثر همین فشار بود که پارلمان انگلستان در ۳۱ مارس ۱۹۲۰ با حکومت داخلی ایرلندی ها (هم رول) موافقت کرد که نخستین گام استقلال کامل ایرلند بشمار می رود. گریفیت با ادامه الحاق آلستر( ایرلند شمالی) با انگلستان مخالف بود و آن را مسئله ای می دانست که برای همیشه گریبانگیر ایرلندیها خواهد بود. دهها سال پس از درگذشت گریفیت که در ۱۹۲۲ صورت گرفت این مسئله هنوز حل نشده است.

۱۸۸۹م:۳۱ مارس سال ۱۸۸۹ به مناسبت یکصدمین سال انقلاب فرانسه برج ۳۰۰ متری ایفل در پاریس رسما گشایش یافت. ساختمان این برج قبلا تکمیل شده بود.

۱۹۱۷م:۳۱ مارس ۱۹۱۷ دولت امریکا جزایر هند غربی دانمارک را به مبلغ ۲۵ میلیون دلار خریداری کرد و نام آنها را « ویرجین آیلند» آمریکا گذارد. در سال ۱۸۶۷ نیز دولت واشنگتن آلاسکا را از روسیه خریداری کرده بود. این دو خرید در یک روز از سال جشن گرفته می شوند.

۱۹۳۹م: ۳۱مارس ۱۹۳۹ دولتهای انگلستان و فرانسه در یک اعلامیه مشترک تاکید کردند که اگر ارتش آلمان (هیتلر) به لهستان حمله برد، این دو دولت به حمایت از لهستان اقدام خواهند کرد و وارد جنگ خواهند شد. هیتلر قبلا اعلام کرده بود که اگر اراضی آلمان که پس از جنگ جهانی اول به لهستان داده شده است به آلمان بازگردانده نشود به زور آنها را پس خواهد گرفت. اعلامیه انگلستان و فرانسه در ششمین سالروز به قدرت رسیدن هیتلر صادر شده بود. هیتلر بدون واهمه از این اعلامیه دست به تصرف لهستان زد و آن را با شوروی تقسیم کرد و فرانسه و انگلستان طبق قولی که داده بودند به هیتلر اعلان جنگ دادند ولی فرانسه چند روز از پای درآمد و ….

تک فارس

۱۹۵۹م:دالایی لاما ۳۱ مارس ۱۹۵۹ از تنگه خنزیمانه Khenzimana در ارتفاعات هیمالیا گذشت و وارد قلمرو هند شد. وی از آن زمان تاکنون به حالت تبعید در خارج از تبّت بسرمی برد. دولت های معاند جمهوری توده ای چین تاکنون بیش از شخص دالایی لاما و پیروانش، از این تبعید او استفاده سیاسی برده اند.

دالایی لاما هفدهم مارس ۱۹۵۹ با ۲۰ تن از پیروانش از کاخ خود در شهر لهاسا خارج راهی هند شده بود. در همان زمان دولت هایی که با چین دشمنی داشتند ادعا کرده بودند که ماموران انتظامی چین وی را دستگیر کرده و یا سر به نیست ساخته اند. دالایی لاما پیش از فرار، پیروان خود را علیه دولت چین که تبّت گوشه ای خاک آن بود تحریک می کرد و ناآرامی هایی درجریان بود.

۱۵ روز پس از ناپدید شدن دالایی لاما، منابع هند خبر دادند که وی وارد آن کشور شده و به نقل از همراهانش گفته بودند که این جماعت فاصله لهاسا تا مرز هند را که منطقه ای کوهستانی است پیاده طی کرده بودند.

نهرو نخست وزیر وقت هند، در آن روز حاضر نشده بود که بگوید آیا به دالایی لاما پناهندگی خواهد داد. نهرو مذهبی نبود و به علاوه نمی خواست که با چین درافتد.

در پی ورود دالایی لاما به هند، دولت چین «پانچن لاما» را برجای او نشانید.

به دنبال فرار دالایی لاما، حدود هشتاد هزار تن از پیروانش به تدریج تبت را ترک و یا از نقاط دیگر جهان به او پیوستند و این جماعت دهها سال است که از هر فرصتی برای ایجاد سر و صدا برضد دولت پکن استفاده می کنند، ازجمله در مارس ۲۰۰۸ و در آستانه برگذاری بازی های المپیک پکن و با این کار خود بهانه را به دست دولت های رقیب و یا معاند پکن می دهند تا هر کدام به صورتی از «تظاهرات و سر وصدای آنان» استفاده کنند. با اینکه تظاهرات و اقداماتی که به تحریک دالایی لاما برضد چین صورت می گیرد نتایج خونین و پرتلفات به بار آورده است، همان دولت هایی که از وجود او برای تحت فشار قراردادن چین استفاده می کنند اعمال نفوذ کردند تا در سال ۱۹۸۹ به وی جایزه صلح نوبل هم داده شود!. مقامات ردیف بالای همین دولت ها، زمانی که منافعشان ایجاب کند با تبلیغات وسیع با دالایی لاما ملاقات می کند و ….

۱۹۴۵م:«بمانند نشست های پیشین سران عرب، در این نشست هم چیز تازه ای که قابل گفتن باشد نبود.».

این جمله، پاسخ معمّر قذافی رهبر لیبی به پرسش یک روزنامه نگار در پایان بیستمین نشست سران عرب بود که درچارچوب اتحادیه عرب در دمشق برگذار شده بود. این نشست که برای نخستین بار در طول عمر «عرب لیگ» از مارس سال ۱۹۴۵ تاکنون در دمشق تشکیل شده بود دو روز (۲۹ و ۳۰ مارس ۲۰۰۸) طول کشید. در این نشست ۱۱ رئیس کشور از ۲۲ عضو «عرب لیگ» شرکت کرده بودند. دولت آمریکا قبلا به دوستان عرب خود یادآور شده بود که برای رفتن به دمشق (که دولت وقت واشنگتن دولت سوریه را مسئول مسائل لبنان می دانست) دو بار بیاندیشند و به همین لحاظ سران کشورهای عرب دوست آمریکا از جمله مصر، سعودی و اردن شخصا در بیستمین نشست شرکت نکرده بودند. برخی از مفسران، عدم شرکت سران ۱۱ کشور عربی در نشست دمشق را «تحریم نشست» ذکر کرده بودند.

قذّافی که احتمالا به دلیل دوستی اش با اسد رئیس جمهور سوریه در نشست شرکت کرده بود و بیشتر اوقات به جای توجه به نطق و بحث های مطروحه، سرگرم خواندن کاغذهایی بود که باخود همراه داشت و اعتنا به مذاکرات نداشت در پاسخ به پرسش روزنامه نگار همچنین گفته بود که در نشست دمشق، شرکت کنندگان دست کم پذیرفتند که میان دولت های عرب انشعاب، اختلاف و حتی حس نفرت وجود دارد.

T A K F A R S

رهبر لیبی در یکی از جلسات روز ۲۹ مارس که در عمارت امویان در حاشیه شهر دمشق تشکیل شده بود از دولت های عربی خواسته بود که مناسبات خود را با ایران غیر عرب که در منطقه حضور دارد گسترش دهند و تاکید کرده بود که رفتن از راهی جز دوستی با ایران همسایه و مسلمان، مغایر منافع اعراب است. قذافی گفته بود که در هر موردی نباید روابط تاریخی ایرانی و عرب و حضور انبوه ایرانیان در منطقه خلیج فارس را از نظر دور داشت.

با وجود این، در نشست دمشق درباره جزایر ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک یک ادعاء مطرح شد که دولت ایران را به خشم آورد و آن را مداخله در امور خود توصیف کرد. منوچهر متّکی وزیر امور خارجه ایران به عنوان میهمان به نشست دمشق دعوت شده بود.

به هر حال، این نشست هم اعلامیه پایانی داشت که روال هر کنفرانس است. در اعلامیه پایانی نشست دمشق؛ صلح با اسرائیل، رفع بحران "ریاست جمهوری" در لبنان، انحلال همه دسته های مسلح (میلیشیا) در عراق صرف نظر از وابستگی آنها، تشویق دولت های عربی به اعزام سفیر و فعّال ساختن سفارتخانه های خود در بغداد، تحکیم مناسبات اعراب با جمهوری توده ای چین (به عنوان بزرگ مشرق زمین) اشاره رفته بود. برای نخستین بار نماینده دولت چین به این نشست دعوت شده بود و ازجانب پکن Sun Bigan (سون بیگان) در جلسات نشست شرکت کرده بود که پدیده تازه ای تلقی شده است. همچنین قرار شد که نشست بعدی سران عرب (نشست بیست و یکم) کار خودرا ۳۰ مارس ۲۰۰۹ در دوحه پایتخت «قطر» آغاز کند. (گزارش آغاز کار نشست بیست و یکم در قسمت "تاریخ جاری" آمده است)

۲۰۰۹م:نشست بیست و یکم سران کشورهای عضو اتحادیه عرب (عرب لیگ) سی ام مارس ۲۰۰۹ در شهر دوحه پایتخت قطر آغاز بکار کرد. در این نشست موضوع های متعدد ازجمله امنیت جمعی، رفع اختلافهای بین العربی، سیاست واحد در قبال مسئله فلسطین (که همین مسئله «عرب لیگ» را به وجود آورده است) و بالاخره بحران مالی جهانی بررسی شد.

کار چشمگیر این نشست حمایتی بود که از عمر البشیر رئیس جمهور سودان بعمل آورد و قرار تعقیب قضایی اورا که از سوی (ICC) صادر شده است بی اعتبار اعلام داشت و تاکید کرد که این قرار را برسمیت نمی شناسد. اهمیت اتفاق آراء در این مورد به این لحاظ بوده است که با حضور دبیرکل سازمان ملل اتخاذ شد. «آی. سی. سی» توسط شورای امنیت و تحت حمایت آنچه در کنترل پنج دولت فاتح جنگ جهانی دوم است به وجود آمده و رّد قرار تعقیب قضایی عمر البشیر اعتراضی به رفتار شورای امنیت تلقی شده بود. از همان آغاز کار معلوم بود که «آی سی سی» یک عامل سیاسی است تا یک بدنه قضایی و بی طرف و مراقب گوشه و کنار جهان. سیاسی کاری آن هنگامی آشگارتر شد که به خواست «سازندگانش» به جان صرب ها افتاد که در میان قدرت ها، حامی آنچنانی نداشتند، حال آنکه تلفات غیرنظامیان در افغانستان و عراق بیشتر بوده است و …. عمر البشیر شخصا در نشست دوحه شرکت داشت.

معمر قذافی در جلسه سی ام مارس ۲۰۰۹ نشست دوحه « آی.سی. سی ـ دادگاه کیفری سازمان ملل» را عامل استعمارگران خواند و با اشاره به اقدام آن برضد عمر البشیر گفت که استعمارگران می خواهند از طریق این موسسه به استعمار (بالا کشیدن نفت دارفور) ادامه دهند.

در بعضی از گزارش ها آمده بود که در جریان نشست دوحه، قذافی ملک عبدالله پادشاه سعودی را مقامی که مورد حمایت آمریکا است خطاب کرده و اشاره کرده بود که تشکیلات کشور سعودی دست ساز لندن است که بعدا شیخ حمد بن خلیفه آل ثانی امیر قطر و رئیس نشست در یک جلسه سه گانه، میان قذافی و ملک عبداله تفاهم ایجاد کرد.

رئیس جمهور سوریه در جلسه سی ام مارس ۲۰۰۹ نشست عرب لیگ گفت صحبت اسرائیلی ها از صلح یک تاکتیک است و آنان از هدف کلی و دراز مدت خود دست برنخواهند داشت.

تک فارس www.takfars.ir

۲۰۰۹م:۲۶ مارس ۲۰۰۹ یک مقام دولتی آمریکا نزدیک به کاخ ریاست جمهوری این کشور با ارسال یک «ای ـ میل» به واشنگتن پست اطلاع داد که «عبارت جنگ با ترور War on Terror» و نیز «عبارت جنگ جهانی با ترور Global War on Terror» از اعلامیه های دولت حذف شده و از این پس در اظهارات مقامات دولتی نیز بکار نخواهد رفت و از این روزنامه خواست که در نقل قول های خود از اعلامیه ها و اظهارات مقامات به جای آن دو عبارت از عبارت «عملیات اتفاقی خارج از کشور Overseas Contingency Operation» استفاده شود. بکار بردن آن دو عبارت از زمان رویدادهای ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ آغاز شده بود.

خبرنگارانی که سی ام مارس ۲۰۰۹ در هواپیمای بانو هیلری کلینتون عازم لاهه برای پوشش دادن به اخبار مربوط به نشست افغانستان بودند در این زمینه از او سئوال کردند. وزیر امورخارجه کابینه «اوباما» گفت که دو عبارت «جنگ با ترو» و «جنگ جهانی با ترور» را بکار نمی برد ولی به ذهن نمی آورد که چنین توصیه ای به او شده باشد.

در جریان تبلیغات انتخاباتی سال ۲۰۰۸، چهار تن از نامزدهای مقدماتی حزب دمکرات از جمله ادواردز و بایدن (معاون فعلی رئیس جمهور) با بکار بردن آن دو عبارت مخالفت کرده بودند و سناتور داد نامزد دیگر چند بار گفته بود که این عبارات بار تعهدات دولت آمریکا را سنگین کرده و مقاماتی نیز بوده اند که به استناد این دو عبارت محدودیت وضع کرده اند و توصیه کرده بود که عبارت ملایم که تعهدآور نباشد جانشین آن شود.

۲۰۰۹م:یک سیاهپوست ۲۶ ساله آمریکایی ۲۲ مارس ۲۰۰۹ در شهر اوکلند Oakland کالیفرنیا چهار پلیس را کشت و جان خودرا هم در تیراندازی با پلیس از دست داد.

تفسیرنگاران این رویداد را از دیدگاههای متفاوت مورد بحث قرارداده اند. گروهی آن را به حساب بحران اقتصادی و گسترش بیکاری گذارده اند. گروه دیگر رفتار «کمتر دوستانه» ماموران تماس و کنترل افرادی را که با استفاده از قانون آزادی مشروط زندانیان( Parole) آزاد شده اند در وقوع این رویداد دخیل دانسته اند. چند مفسر این رویداد را زنگ خطر دیگری خوانده اند که لزوم محدود شدن حمل اسلحه در آمریکا را یادآور شده است و سایرین خواسته اند که به تلاش سناتور جیم وب Jim Web (وزیر نیروی دریایی اسبق) برای پایان داده شدن به فرهنگ زندان در جامعه آمریکا کمک شود که از هر صدهزار آمریکایی ۷۵۶ نفرشان در زندان هستند.

Lovelle Mixon لاول میکسون ۲۶ ساله از ساکنان شهر عمدتا سیاهپوست نشین اوکلند کالیفرنیا (واقع در منطقه خلیج سانفرانسیسکو و چسبیده به برکلی ـ شهر روشنفکران آمریکا) بود. وی در ۱۸ سالگی درجریان یک سرقت مسلحانه دستگیر و شش سال از عمر خودرا در زندان گذرانید. لاوال در زندان بود که با همکلاسی سابق خود قرارداد نکاح امضا کرد و مشمول قانون آزادی مشروط قرارگرفت و آزاد شد. افرادی که طبق این قانون آزاد می شوند باید تا مدتی تحت کنترل ماموران ویژه این کار قرارداشته باشند، بدون اطلاع این ماموران به مسافرت نروند و طبق یک جدول زمانی با این ماموران ملاقات داشته باشند. لاول از ماموری که کنترل اورا در دست داشت دلخور بود و به فامیل و دوستانش گفته بود که مایل به ملاقات این فرد نیست زیرا که شخصیت اورا رعایت نمیکند و صمیمی و مودب نیست. لاول مدتی نیز روز ملاقات با این مامور (Parole Officer) را فراموش کرده بود و از آن پس نگران بود که اورا بگیرند و به زندان ببرند و آزادی مشروط ابطال شود و بنابراین با مشاهده هر پلیس برنگرانی او افزوده و دچار دلهره می شد.

تلاش لاوال برای یافتن کار نیز به جایی نرسیده بود و درخانه مادر بزرگش زندگی می کرد و میهمان او بود. کارفرمایان از استخدام لاول ترس داشتند زیرا که او در سرقت مسلحانه شرکت کرده بود. این مسائل و مشکلات دیگر لاول را کلافه کرده بود بگونه ای که باردیگر متوجه اسلحه شده و با خود و در اتومبیلش حمل می کرد.

۲۲ مارس ۲۰۰۹ دو مامور پلیس پشت یک چراغ قرمز به لاول که با اتومبیل خود از خیابان می گذشت ایست دادند. در آمریکا، وقتی که پلیس به یک اتومبیلران ایست بدهد گواهینامه رانندگی، کارت ثبت اتومبیل و کارت بیمه خودرو را مطالبه میکند و سپس نام فرد را در کامپیوتر خود می زند تا ببیند که به دلایلی دیگر تحت تعقیب نباشد و اگر دچار سوء ظن شود (در برخی از ایالت ها) می تواند اتومبیل را مورد بازرسی قراردهد.

لاول با مشاهده اشاره پلیس به توقف برای بازرسی پروانه هایی که به آنها اشاره رفت، بازگشت به زندان را در ذهن مجسم کرد و بی اعتنا به دستور ایست به راه خود ادامه داد که دو مامور اورا دنبال کردند و لاول به سوی هر دو شلیک کرد و آنان را کشت. سپس از اتومبیل پیاده شد و پیاده به فرار ادامه داد.

تکفارس

پلیس اوکلند از پلیس شهرهای مجاور کمک خواست و با بسیج همه ماموران منطقه به جستجوی لاول پرداخت و به خانه بستگان و آشنایان او سرزد. پلیس لاول را در خانه خواهرش یافت و میان طرفین تیراندازی شدیدی روی داد که ضمن آن دو پلیس دیگر و لاول کشته شدند.

بستگان لاول و ازجمله مادر بزرگ او به روزنامه نگاران گفتند که لاول پس از فراموش کردن تاریخ ملاقات با مامور کنترل «پرولی Parolee» ها گفته بود که نمی خواهد دوباره به زندان برود و عمر خودرا پشت میله ها ازدست بدهد. آنان اضافه کرده بودند که بیکار بودن نیز لاول را افسرده کرده بود و مشاهده تیتر روزنامه ها و دیدن این وضعیت که مدیران «بانکهای ورشکست به تقصیر» چگونه میلیارد ـ میلیارد پول دولت را می گیرند و برای خود دهها میلیون پاداش می نویسند عصبی تر می شد و می گفت که یک تبعه ساده و مخصوصا اگر از اقلیت باشد به خاطر یک خطای کوچک باید سالها ـ بلکه دهها سال پشت میله ها باشد و بعدا هم در نگرانی از پیشینه نامطلوب، و گروهی کوچک میلیاردها دلار حیف و میل کنند و تازه پاداش هم بگیرند.

این رویداد همچنین باردیگر این موضوع را به میان آورد که چرا اکثریت پلیس یک شهر سیاهپوست نشین باید از سفیدپوستان باشند. سیاهپوستان در طول جنگ جهانی دوم جهت کار کردن در موسسات تامین تدارکات جنگ با ژاپن به اوکلند نقل مکان کردند و ماندگار شدند. خیابان تلگراف که ریشه جنبش های روشنفکرانه و تظاهرات ضد جنگ ویتنام از آنجا است از برکلیBerkley آغاز و تا اواسط اوکلند ادامه دارد. درصد کتابفروشی های این خیابان بیش از هرخیابان دیگر در جهان است. اوکلند همچنین روزگاری یکی از کانونهای جنبش سیاهپوستی «پلنگان سیاه» بود.

۲۰۱۰م:بیست و نهم مارس ۲۰۱۰ یک اتومبیلساز چین امتیاز تولید ولوو Volvo را از کمپانی فورد آمریکا به یک میلیارد و هشتصد میلیون دلار خریداری کرد. کمپانی فورد در سال ۱۹۹۹ این امتیاز را از سوئدی ها به مبلغ شش میلیارد دلار خریداری کرده بود. ولوو که با فولاد ویژه سوئدی و کیفیت خوب ساخته می شود از اتومبیلهای مرغوب جهان است. بازار راکد اتومبیل نو عامل واگذاری ولوو به چین با تحمل زیان چهار میلیارد دلاری شده است. کمپانی چینی یک میلیارد و ششصد میلیون از مبلغ خرید را نقدا خواهد پرداخت. این کمپانی موجودی شاسی های ولوو را که در انبارهای فورد هستند جداگانه خریداری می کند. لی شوفو Li Shufu مدیر عامل کمپانی چینی جیلی (Zhejiang Geely) که امتیاز تولید ولوو را خریداری کرده گفته است که قرار نیست که مقر اصلی و سنتی ولوو از شهر استکهلم سوئد تغییر یابد. بازار اتومبیل در چین اینک از آمریکا جلو افتاده و در سال ۲۰۰۹، سیزده میلیون چینی دیگر دارای اتومبیل نو شده اند که تا سه دهه پیش دوچرخه سوار بودند. با وجود این، این بازار داخلی پررونق مانع از صادرات اتومبیل چین به کشورهای دیگر نخواهد شد.

نخستین خودرو ولوو چهاردهم آوریل ۱۹۲۷ در شهر گاتن بورگ سوئد ساخته شد. بعدا ساخت کامیون و اتوبوس هم بر آن اضافه شد. آمار منتشره کمپانی ولوو در ۱۴ آوریل ۲۰۰۸ نشان می داد که تا آن زمان، ۱۶ میلیون خودرو سواری ولوو ساخته شده بود.

۲۰۱۰م:پلیس امنیت داخلی آمریکا (اف بی آی) در سه روز منتهی به سی ام مارس ۲۰۱۰ بیشتر گردانندگان یک دسته مسلح از گروه میلیشیای مسیحیChristian Militia را که در سه ایالت میشیگان، ایندیانا و اهایو فعالیت داشت دستگیر کرد و اعلام داشت که این دسته در نظر داشت یک پلیس را مقتول سازد و درجریان مراسم تدفین او که همکارانش و مقامات دولتی جمع می شوند دست به قتل جمعی آنان با تیراندازی و انفجار بمب بزند و از اینجا کار ضدیت مسلحانه خودرا دنبال کند.

اف بی آی دستگیر شدگان را متهم به ضدیت مسلحانه با دولت و تحریکات ضد دولتی و آموزش بکاربردن اسلحه و بمب و نیز ساختن مواد منفجره کرده و با این اتهامات پرونده آنان را به دادستانی فدرال فرستاده است. اعضای این دسته قبلا از مهاجرت غیر مسیحیان به آمریکا و تضعیف مسیحیت از این رهگذر ابراز ناخرسندی کرده بودند. در این پرونده، «دیوید برایان ستون David Brian Stone» چهل و شش ساله گرداننده این دسته مسلح ضد دولتی اعلام شده که بر دسته خود نام «هوتاری Hutaree » گذارده بود.

به دلایلی، جزئیات انگیزه تشکیل دسته هوتاری اعلام نشده است. تلاش برای دستگیری بقیه اعضای دسته ادامه دارد. عکس زیر که در رسانه های آمریکا انتشار یافته است هشت تن از دستگیر شدگان (اعضای دسته هوتاری) را نشان می دهد. تا سی ام مارس بیش از ۱۴ تن از اعضای دسته به زندان منتقل شده بودند. این عکس با لباسی بازداشتی ها توسط عکاس پلیس از آنان گرفته شده است. رسانه های آمریکا تصاویری از آموزش نظامی و تمرین اسلحه اعضای این دسته را نیز منتشر کرده بودند.

takfars.ir

در پی کشف این دسته، برخی از مفسران هشدار دادند که آمریکا با القاعده های داخلی رو به رو است. به گزارش شبکه تلویزیونی «ان بی سی»، از دیرزمان نزدیک به سیصد دسته میلیشیا در ایالات متحده وجود داشته است که از آغاز زمامداری اوباما (نخستین رئیس جمهور سیاهپوست آمریکا) فعالتر شده اند.

۲۰۱۰م:بامداد ۲۹ مارس ۲۰۱۰ به وقت مسکو، در دو ایستگاه مترو این شهر پرجمعیت دو انفجار انتحاری روی داد که نتیجه اش ۳۸ کشته و دهها مجروح بود. این دو انفجار در ساعتی روی داد که ایستگاههای مترو مسکو پر از مسافر است و افراد به محل کار می روند. هر دو انفجار کار دو زن بود که گفته شده است مواد منفجره را به بدن خود بسته بودند. یکی از این دو ایستگاه در زیر ساختمان «سرویس امنیت روسیه جانشین کا گ ب» قراردارد. کا گ ب قبلا در همین ساختمان مستقر بود. فاصله دو ایستگاه از یکدیگر ۱۲ کیلومتر است و انفجار دوم ۴۵ دقیقه پس از انفجار اول صورت گرفت. دولت روسیه جدایی طلبان قفقاز شمالی را متهم به ایجاد این دو انفجار انتحاری و ولادیمیر پوتین مرد نیرومند روسیه قول انهدام آنان را داده است.

این چندمین انفجار و حمله مسلحانه از این دست بود که از ۱۹۹۹ در منطقه مسکو روی داده است. عملیات تخریبی و خشونت آمیز این استقلال طلبان مسلمان در ۱۹۹۹ در یک مجتمع مسکونی باعث مرگ نزدیک به ۳۰۰ تن شد. در سال ۲۰۰۲ و در گروگانگیری تماشاخانه مسکو ۱۳۰ تماشاگر کشته شدند بعلاوه هر ۳۳ گروگانگیر. رویداد قطار در سال۲۰۰۳ چهل و شش کشته داشت. در فوریه ۲۰۰۴ در حادثه مترو بیش از ۴۰ جان دادند. در خرابکاری قطار مسکو ـ سن پترز بورک (نوامبر۲۰۰۹ ) ۴۰ کشته شدند و ….

۲۰۰۹م:گروه سیاسی آمریکا معروف به «تی پارتیTea Party» با شعار دولت کوچکتر و مالیات کمتر که در سال ۲۰۰۹ ایجاد شده و به تدریج به صورت یک جنبش درآمده است برنامه تازه تبلیغ شعارهای خودرا که در عین حال اعتراض به برخی کارهای دولت فدرال (واشنگتن) است از آخرین هفته مارس ۲۰۱۰ و از شهر «سرچ لایتSearchlight» نوادا آغاز کرد. قرار است این اجتماعات شهر به شهر ادامه و ۱۵ آوریل در شهر واشنگتن پایان یابد. افراد این گروه که عموما سفیدپوست و از نسل مهاجران قدیمی تر اروپایی هستند موضع محافظه کارانه دارند و با بسیاری از موارد وضعیت موجود و کارهای تازه دولت مخالفند ازجمله ولخرجی های غیر ضروری دولت، وضعیت مهاجرت که بافت جمعیتی آمریکارا تغییر داده و سوء استفاده های مالی از اجرای برنامه های دولتی. این گروه که از زمان روی کارآمدن باراک اوباما (سیاهپوست کنیایی تبار) فعال شده است نام خودرا از رویداد تاریخی «تی پارتی» شهر بوستون گرفته است که مهاجرنشینان ۱۶ دسامبر ۱۷۷۳ چای وارداتی بازرگانان انگلیسی را به دریا ریختند و با این کار انقلاب استقلال آغاز شد. دولت انگلستان بدون جلب نظر قبلی مهاجرشینان چند نوع مالیات بر آنان تحمیل کرده و با وضع یک قانون (بدون حضور نمایندگان آنان) انحصار تجارت چای در مهاجرنشینان را در دست لندن و کمپانی هند شرقی قرارداده بود. مخالفان مالیات تازه دولت انگلستان بر مهاجرنشیان آمریکای شمالی فریاد می زدند No taxation without representation.

«تی پارتی» نوین نخستین اجتماع اعتراضی خودرا ۱۹ فوریه ۲۰۰۹ (یک ماه پس از آغاز زمامداری «اوباما») تشکیل داد که خواستهایش کاهش مالیات و قطع ولخرجی های دولت و حیف و میل پول حاصل از مالیاتها بود. اجتماع بزرگ بعدی را در ۱۵ آوریل (آخرین روزی که هر آمریکایی باید فورم های مالیاتی و چک مالیات بردرآمد سال قبل خودرا به پست بدهد) با شعارهای تند ضد مالیات برگزار کرد و از آن پس در فرصت های مختلف مثلا چهارم ژوئیه (روز استقلال) و … به تشکیل اجتماع و تظاهرات دست زد. ضمن شعارها، حتی شعار محاکمه پارلمانی (ایمپیچمنت) اوباما که به موسسات مالی (غیر دولتی) کمک کرده بود مشاهده می شد. تی پارتی با سیاست بازی و لابی گری و بازی هایی از این دست در واشنگتن مخالف است. اجتماعات سراسری تی پارتی هماهنگ برگزار می شود. شعارهای وطندوستانه این جنبش جلب توجه میکند. در آمریکا، هر شهر برای تامین هزینه های خود از قبیل مدارس و کتابخانه ها، امور بهداشت، پلیس و زندان و … از اموال شخصی ساکنان شهر ازجمله مستغلات و اتومبیل و … مالیات می گیرد، ایالت مالیات جداگانه دریافت میکند و عمدتا مالیات خرید که خریدار جنس از فروشگاه باید فورا و نقدا آن را که برحسب ایالت متفاوت است (از ۵ درصد تا ۹ درصد بهای جنس) به صندوقدار فروشگاه بپردازد و دولت فدرال از کل درآمدهای افراد و کمپانی ها و موسسات مالیات می گیرد و این مالیات سنگین است، بعلاوه عوارض گمرکات. به این ترتیب یک آمریکایی باید سه نوع مالیات و به سه مرجع جدا از هم بپردازد و تقلب در دادن مالیات مجازات سنگین دارد. دولت فدرال آمریکا بسیاری از هزینه های دولت های دیگر را ندارد و ایالت ها و شهرها این هزینه هارا بر عهده دارند. بنابراین دست دولت آمریکا در هزینه های نظامی و امور خارجی بازتر از هر دولت دیگر در جهان است.

عکس های تظاهرات جنبش سیاسی «تی پارتی» که باعث نگرانی هایی در حزب دمکرات و رنگین پوستان آمریکا شده است و شعارهای این گروه، هدفها و خواستهای این جنبش و وابستگانش را نشان می دهد و آینده را از دیدن و شنیدن این شعارها و سخنرانی ها می شود پیش بینی کرد. سارا پیلن Sara Palin نامزد معاونت ریاست جمهوری از حزب جمهوریخواه در انتخابات نوامبر ۲۰۰۸ که شکست خورد در اجتماع شهر سرچ لایت شرکت و سخنرانی کرده بود. در تظاهرات مارس ۲۰۱۰ هواداران «تی پارتی» شعارهای تندی از جمله «اوباما؛ به کنیا بازگرد» مشاهده و از آنها عکس گرفته شده است. تصاویر زیر از اجتماعات و تظاهرات «تی پارتی» در طول سال گذشته و مارس ۲۰۱۰ که در رسانه های آمریکا منتشر و از طریق سرچ انجین ها می توان به آنها دسترسی یافت کاپی شده است:

۲۰۰۸م:در پی دو هفته تظاهرات خیابانی در تایلند، یکشنبه ۲۸ مارس ۲۰۰۸ وجاجیواVejajiva نخست وزیر این کشور با سران معترضان ملاقات کرد تا خواست آنان را بشنود. تظاهرکنندگان که در جریان تظاهرات خود لباس سرخ رنگ بر تن می کنند خواستار انحلال پارلمان و تجدید انتخابات هستند. تظاهرکنندگان می گویند که خواست مردم تایلند را منعکس می کنند و تظاهرات آنان اعتراض مردم تنگدست و معمولی به الیت ها (خواص) است. مردم تایلند معتقدند که اعضای پارلمان در پی کودتا با حمایت فرماندهان ارتش انتخاب شده اند و نمایندگان آنان نیستند و تاکنون تنها به جز خدمت به الیت ها و سرمایه داران کاری انجام نداده اند و باید بروند. بسیاری از تظاهرکنندگان سرخپوش هوادار نخست وزیر سابق هستند که در کودتای نظامی سال ۲۰۰۶ برکنار شد.

وجاجیوا که پس از آغاز تظاهرات و ناآرامی های جاری دفتر کار خودرا به یک ساختمان نظامی منتقل کرده است قبلا شرایط ملاقات با گردانندگان تظاهرات را پذیرفته بود از جمله علنی بودن مذاکرات و پخش مستقیم آنها از شبکه های رادیو تلویزیون. طبق قرار، از هریک از دو طرف تنها سه تن در مذاکرات شرکت کردند. ملاقات، آغازی دوستانه داشت. وجاجیوا با دو مشاور ارشد خود در مذاکرات شرکت کرده بود. وی پس از شنیدن اظهارات طرف دیگر و استدلال آنان که چرا پارلمان باید منحل شود گفت که ظرف دو روز و حداکثر تا سه شنبه (سی ام مارس) پاسخ خودرا خواهد داد. گردانندگان تظاهرات خواسته بودند که پارلمان حداکثر تا ۱۴ روز بعد منحل شود و افزوده بودند که اعضای فعلی پارلمان مجاز به نامزدشدن مجدد خواهند بود و اگر مردم آنان را بخواهند دوباره انتخاب خواهند کرد و نباید در این زمینه ترس و نگرانی وجود داشته باشد.

تک فارس آی آر

وجاجیوا سی ام مارس و دو روز پس از این ملاقات اعلام داشت که نمی تواند پارلمان را ظرف دو هفته ای که درخواست شده است منحل کند. وی با این پاسخ دو پهلو و نسبتا نرم راه را برای سازش کامل مسدود نکرده است. با وجود این، پاسخ منفی وی باعث ادامه تظاهرات شده است.

۱۴۹۲: ملکه ایزابلا رئیس منطقه کاستیلای اسپانیا و فردیناند پادشاه اروگون اسپانیا یهودیان را از این دو منطقه اخراج کردند.

۱۷۲۳: فرانتس ژوزف هایدن موسیقی دان اتریشی که به ایجاد موسیقی کلاسیک کمک بسیار کرد به دنیا آمد.

۱۷۴۷: یوهان پتر شولتس آهنگسار بنام آلمانی متولد شد.

۱۸۰۹: نیکلای گوگل پدر حقیقی نگاری روسیه در قرن ۱۹ پا بعرصه وجود گذاشت.

۱۸۴۴: اندرو لانگ نویسنده، شاعر و مترجم اسکاتلندی که با کمک همسرش لئونارا بلیچ کتب بسیار ترجمه کرد به دنیا آمد.

۱۸۵۰: جمعیت ایالات متحده ۲۳ میلیون برآورد شد که ۳ میلیون و ششصد هزار نفر آن برده سیاهپوست بودند. جمعیت قانونی ایالات متحده در سال ۲۰۰۷ از سیصد میلیون گذشت. گفته شده است که ده تا دوازده میلیون تن دیگر در این فدراسیون به صورت غیر قانونی اقامت دارند و کار می کنند.

۱۸۸۵: دولت انگلستان سرزمین بوتسوانا واقع در قلب آفریقای جنوبی را که بچوانالند می نامید تحت الحمایه خود کرد.

۱۹۰۷: ارتش رومانی با خشونت تمام انقلاب کشاورزان مولداوی را سرکوب کرد.

TakFars

۱۹۱۸: جلو کشیدن ساعت به منظور صرفه جویی در مصرف برق (دی لایت سیوینگ) از این روز در سال ۱۹۱۸ در آمریکا به اجرا درآمد.

در سال ۲۰۰۷ تغییراتی در آغاز و پایان آن بعمل آمد و در مارس سال ۲۰۰۸ اعلام شد با محاسباتی که بعمل آمده است؛ این پیش و یس کشیدن عقربت ساعت تاثیر چشمگیری در صرفه جویی در مصرف برق نداشته است.

۱۹۸۰: جیمی کارتر رئیس جمهور وقت آمریکا سیستم بانکی این کشور «دی رگیولیت» کرد و به بانکها در تعیین نرخ بهره خود و تعیین شرایط معامله آزادی عمل داد. در سال ۲۰۰۷ معلوم شد که این آزادی عمل سرانجام کشور را وارد بحران اقتصادی ساخته زیرا که تسهیلات برخی از بانکها در دادن وام و عدم توانایی مدیون به رد دین و اقساط آن مخصوصا در معاملات مستغلات مسئله ساز شده و میلیون ها خانه و آپارتمان در آمریکا به مالکیت بانکها درآمده و درمعرض حراج قرار گرفته و قیمت ها را شدیدا پایین برده که دودش به چشم بانکها فرو رفته است. شورای پول آمریکا درصدد چاره جویی برآمد و در مدتی کوتاه چندبار نرخ بهره «پایه» را – نرخی که با آن بانکهای مرکزی ۱۲ گانه پول در اختیار بانکهای دیگر قرار می دهند پایین آورد که ظاهرا کارساز نبوده است.

۱۹۸۳: در یک زلزله شدید در کشور کلمبیا دست کم ۵۰۰۰ تن کشته شدند.

۱۹۹۱: پیمان ورشو عملا منحل شد. با اینکه قرار بود (سران آمریکا و شوروی قبلا به توافق رسیده بودند) که ناتو هم تبدیل به یک اتحادیه سیاسی شود، در عمل این اتحادیه نظامی غرب به توسعه خود دست زد و کشورهای عضو پیمان منحله ورشو و حتی سه کشور از ممالک ۱۵ گانه شوروی را هم وارد خود کرد و چون نوبت به گرجستان و اوکراین رسید، روسها از خواب غفلت بیدار شدند و ایستادگی خود را آغاز کرده اند و ….

۱۹۹۱: گرجستان قلمرو قدیمی ایران در قفقاز که دو قرن (از زمان فتحعلی شاه قاجار) عملا ضمیمه حکومت مسکو بود اعلام استقلال کرد. تمایل گرجستان به اتحاد با آمریکا و ناتو است که با مقاومت روس ها رو به رو شده و این ایستادگی به صورت یک نقطه بازگشت برای غرب درآمده است.

۲۰۱۰: در این روز اعلام شد که تلفات نظامیان آمریکا در عملیات افغانستان از سال ۲۰۰۱ تا ۲۶ مارس ۲۰۱۰ نهصد و چهل و پنج کشته بود. در اعلامیه مربوط اضافه شده بود که تقریبا نیمی از این تلفات از مارس ۲۰۰۹ تا مارس ۲۰۱۰ (سال نخست زمامداری باراک اوباما) وارد آمده بود زیرا که او نیروی بیشتر به افغانستان فرستاده و دامنه عملیات نظامی را گسترش داده است.

۲۰۱۰: اعلام شده است که در ایام نوروز سال ۱۳۸۹ (مارس ۲۰۱۰) شش میلیون ایرانی از استان فارس و عمدتا آثار باستانی این استان دیدن کرده بودند. در دهه های ۱۳۷۰ و ۱۳۸۰ توجه ایرانیان به تاریخ ایران باستان و آثار تاریخی ـ هنری آن دوران افزایش یافته و کتابهایی که در این زمینه و درباره آن دوران نوشته می شود پی در پی تجدید چاپ می شوند.

۲۰۱۰: برغم بحران مالی یونان از گروه یورو، ارزش برابری یورو (پول واحد چند کشور عضو اتحادیه اروپا) در برابر دلار آمریکا و ین ژاپن بالا رفت و ۲۹ مارس ۲۰۱۰ هر «یورو» برابر با ۳۴۳ر۱ دلار آمریکا بود.

۲۰۱۰: جمهوری دمکراتیک خلق کره دولت آمریکا و دولت کره جنوبی را متهم ساخت که به توطئه چینی و تهیه طرح بی ثبات کردن وضعیت در آن کشور دست زده اند و تهدید کرد که علیه طراحان این طرح دست به یک شبیخون اتمی خواهد زد.

تک فارس

۲۰۱۰: واشنگتن پست در شمار ۲۹ مارس خود نوشت که دولت آمریکا میلیونها دلار به مقاطعه کاران فعال در عراق برای انجام کار غیر ضروری می دهد که با توجه به کسر بودجه باید قطع شود.

۲۰۱۰: آی. تی. یو (International Telecommunication Union=ITU) آژانس کمونیکاسیون سازمان ملل جمعه ۲۶ مارس ۲۰۱۰ از ایران خواست که به جم کردن (Jamming) امواج فرستنده های ماهواره ای خارجی (جلوگیری از پخش برنامه های آنها) پایان دهد و افزود که این کار طبق یک میثاق بین المللی ممنوع است.