تعبیر خواب فرار کردن و گریز گریختن در خواب چه معنی دارد
▪ محمدبن سیرین گوید:
گریختن درخواب. دلیل رستگاری است و بعضی گویند، دلیل که بر دشمن ظفر یابد، زیرا که موسی درخواب دید به فرعون می گریخت بعد، از شر فرعون رستگاری یافت و بر وی ظفر یافت.
▪ جابرمغربی گوید:
اگر دید مردان از زنان می گریختند، دلیل که بیننده را از بزرگی ترس بود.
▪ حضرت امام جعفر صادق فرماید:
گریختن در خواب اگر بدون فریاد و زارى باشد، دلیل شادى و سرور است.
اگر با زارى همراه باشد نشانگر مصیبت است .
همچنین بخوانید:
آموزش عکس به عکس دوختن کیف پارچه ای بچگانه
من خواب دیدم از دست کسی با یک نفری که خیلی دوسش دارم فرار می کنیم
من دیشب خواب دیدم که بابام دنبالم کرده که سرم رو ببره چاقو بدست
منم فرار میکردم از دستش و گریه میکردم دوباره با آسانسور دنبالم کرد در پایینمون قفل بود تا دنبالم کرد فرار کردم طرف در
گفتم یا اباالفضل العباس کمکم کن در باز شد و فرار کردم
تعبیرش چی میشه
تعبیرش چیه
منم همین طور
من یک بار این خواب رو دیده بودم بدون هیچ فریادی
خیلی خوش حالم چون تعبیرش شادی و سرور هست.
منم یه مدت همش خواب می دیدم یکی دنبالم میکنه ولی ناشناس بود بعدش باردار شدم دیگه خوابشو ندیدم
منم خواب میدیدم همیشه درحال فرار بودم و منو در خواب دنبال میکردند. حالا که فهمیدم آروم شدم.
من از ارتفاع بلند و خطرناک به سلامتی پایین اومدم بعدش همه دنبالم میکردن و سنگ به من پرتاب میکردن ولی سنگی به من نخورد بعدش دشمن ها با اسلحه دنبالم کردن من پناه به یه خونه اوردم ولی پیدام نکردن و به نظرم چون با فریاد نبوده تعبیرش شادی و نجات و رهایی از مشکلات هستش
منم خوشحالم ک تعبیرش خوبه چون مشکلات زیادی دارم.
من هرچند وقت یه بار خواب میبینم که از چند نفر فرار میکنم چقدر تو خواب میترسیدم انگار میخوان منو بکشن خوشحالم که تعبیرش خوبه.
منم همیشه تو خواب از بلندی می افتم پایین به صدای طپش قلبم از خواب بیدار میشم تعبیرش چیه
من خواب دیدم بمبای هوایی تو خونه ی قبلیمون مینداختن و یکی از بمب ها درست کنار پدرم افتاد ولی اون زنده موند. ما هم فرار کردیم که تا جایی که من یادم میاد داد و فریاد راه نینداختیم، خوشحالم که تعبیر خوبی داره چون واقعا نگران شدم
من خواب دیدم یک آدم دزد دنبالمه و من فرار میکنم تو مسجد محلمون بعد یک دفعه تو مسجد میشه استخر من هزار بار این خواب رو دیدم
من خواب دیدم در داخل سالن ارایشگری دوستم بودم کسی نبود جز خودم یهو یکی در میزنه یه مرد با لباس مشکی که درو هل میده میاد داخل من از سالن فرار میکنم
وسایلم داخل سالن موند من فرار کردم ایشون دنبالم کرد هرچی در همسایه هارو میزدم کسی درو باز نکرد و بازم دنبالم بود یهو دیدم یه مردی با لباس سفید که مشغول کار بود گفت که پشت سر من قایم شو و از خواب بیدار شدم تعبیرش چیه
من خواب دیدم پلیس افتاده دنبالم همه مردم دنبالمن به غیر از دوستام
اونا بهم کمک کردن فرار کنم
یکیشون قربانی شد
آخره خوابم تو یه سرازیری بودم همه دنبالم
پریدم تو تاکسی و فرار کردم بعد از خواب پریدم
تعبیرش چیه؟؟؟
سلام
خواب دیدم از دست یه ادمی فرار می کنم که توی خواب میشناسمش کی بوده ولی بیدار شدم اسمش رو یادم نیست، این تعقیب و گریز توی روستامونه که سالی یکی دو بار یا خیلی کم اونجا میرم و کلا روستا خیلی کم میرم، اما ادامه تعقیب و گریز به این میرسه که میخوام از محل مسکونیه روستا فرار کنم و برم داخل زمین های کشاورزی که داخل این مسیر یه خرس و یه شیر ماده نشسته بودن و از ترس سمتشون نرفتم و برگشتم ولی گیر اون تعقیب کننده قبلی افتادم که انگار پسر خالم بود که خیلیم ازش خوشم نمیاد در واقعیت، بعد درحالی که داره دستبند بهم میزنه و دستگیرم میکنه من میترسم اون حیوونا به پدر و مادرم که توی زمین پشتی اونجا گاهی کار میکنن اسیب برسونن و البته اون موقع اونجا نبودن
بعد اون پسر خاله عتیقه با زبان به مسخره تایید کرد و دستام رو از جلو بست
بعد از خواب بیدار شدم و ترس کل وجودم رو گرفته بود و حس کردم جنی چیزی داخل اتاق نزدیک سرمه و کنار سرم ایستاده و ساعت نزدیک پنج صبح بود که ساعت زنگ خورد و کامل هوشیار شدم ، چند روز پیشم همچین خوابی دیدم ولی مدلش فرق میکرد ولی توی روستا بود و خرس بهمون حمله کرده بود که من داشتم از جون برادر کوچیکترم و دونفر دیگه محافظت می کردم و کلی هم جانفشانی کرده بودم توی خواب و خیلی هم ترسیده بودم ولی با خرسه میجنگیدم و اخر خواب هم یه گله گرگ بهمون حمله کردن که خرسه هم بود که از دو گروه فرار میکردیم و این وسط من زرنگ بازی در اوردم و خرسه رو کشیدم طرف خودم ، خرسه با گرگا درگیر می شد پس منم سعی کردم خرس رو بکشم سمت گرگا که حمله نکنه و خرسه هم همچنان دنبالم بود و ول کن نبود خخخ
با ترس بیدار شدم همش رو یادم نیست ولی نزدیک اذان بود هردو خواب، لطفا اگه تعبیری داره بگید، ممنون
سلام
من امروز ظهر این خواب رو دیدم
خواب دیدم با موتورم رفتم به خونه ی بابام
ولی موتورم خراب شد پس با پای پیاده اومدم
دیدم بارندگی زیاد شده و من با پای برهنه دارم میرم بغل سدی که آب اومده تا لبه سد
خلاصه رفتم به یه خونه کهنه رسیدم
اونجا نشستم چون شب بود
یهو یه پیرزنی با یه سگ بهم حمله کردن
پیرزنه داد میزد وایسا کارت ندارم
ولی اسلحه دستش بود اسلحه شکاری
منم فقط فرار کردم بدو هیچ ترسی ازش
حتی فریاد هم نمیزدم هیچ کدوم از تیر های پیرزن به من نخورد.
از خواب که بلند شدم
قضیه خواب رو به چند نفر گفتم
بعضی ها گفتن از عذاب دنیا فرار کردی
بعضی ها گفتن مرگ به تو نزدیکه داری فرار میکنی
لطف کنید بگین تعبیرش چی میشه
خواب دیدم با دختر عمه و با یکی از دوستام داشتیم فرار میکردیم که یک دفع پیدامون کردن و داشتن میبردمون زندان که دوستم رفت وبعد منو دختر عمه داشتیم میرفتیم زندان که بعد دایی هام اونجا بودن بعد ما بردن که داشتم با بابام و داداشم میرفتم